اتابك زنگي بعد از پدر خود بتخت فارس نشست، و او پادشاه عادل و ضابط و
قاهر بود، ممالك پدر را در تصرف آورد و ضبط كرد، و با ملوك اطراف بطريقي كه
ميسر شد، ملك راند، و مدتها فارس در تصرف او بود و در گذشت.
الثالث اتابك دكله
اتابك دكله بن سنقر، بعد از برادر بتخت فارس نشست، و او پادشاه ضابط و
قاهر بود، ممالك فارس در تصرف آورد، و با ملوك عراق او را خصومت افتاد، و
اموال بسيار از اطراف بلاد جمع كرد، چنانچه پيش از وي ديگري را آن اموال و
خزاين نبود، مدتي ملك راند و درگذشت. و السلام علي من اتبع الهدي.
الرابع اتابك سعد بن زنگي
اتابك سعد پادشاه بزرگ بود، بعد از عم خود بتخت فارس نشست، ممالك فارس
در ضبط آورد، چنانچه نبشته شده است، و او پادشاه بس عادل و شجاع بود، ثقات
چنين روايت كردهاند: كه گراني سلاح او تا حدي بود كه يك مرد با قوت، سلاح
پوشيدني او را از زمين بر نتوانستي داشت و چند كرت بطرف عراق لشكر كشيد، در
بعضي نصرت او را بود، و در بعضي مصافها شكست افتاد چنانچه با سلطان محمد
خوارزمشاه او را مصاف افتاد نا انديشيده، و آن چنان بود: كه اتابك سعد بطرف
عراق لشكر ميبرد، بجهت گرفتن صفاهان، و اتابك يوزبك بن اتابك محمد به
آذربايگان آمده بود هم بجهت ضبط صفاهان. هر دو لشكر فارس و آذربايگان روي
بهم داشتند، كه محمد خوارزمشاه بسر حد عراق رسيد، و او را خبر شد، كه اتابك
سعد از فارس لشكر بدر اصفهان ميبرد، كه باتابك يوزبك مصاف كند، سلطان
لشكر بطرف اتابك سعد كشيد چون به لشكر او رسيد، اتابك سعد را ظن بود، كه
اين لشكر اتابك يوزبك است، صف راست كرد، و لشكر سلطان را هم زد، ناگاه يكي
از پهلوانان سلطان خوارزمشاه باو بهم هم نيزه شد، و نام آن پهلوان كشلي [1] امير آخر بود، اسپ اتابك سعد را بينداخت، آن پهلوان خواست تا او را
بكشد