لشكر
خوارزمشاه [1] نامزد او ميشد، بدست نميآمد، تا او بطمع سپاهان [2]
بعراق آمد، و ميان او و اتابك فارس سعد خصومت ميشد، ناگاه سلطان محمد
خوارزمشاه بديشان رسيد، يوزبك منهزم شد، و مستأصل گشت و آذربيجان از دست او
بيرون شد و درگذشت.
الرابع اتابك ابو بكر بن محمد
اتابك ابو بكر بن محمد پادشاه بزرگ بود، و عراق و جبال در تصرف او آمد، و
با خلق عدل و احسان كرد، و اطراف ممالك را از خصمان صاف گردانيد، و در
عراق و اران و آذربيجان مدارس و مساجد ساخت، و در مراغه مدرسه بس بزرگ بنا
كرد، و علما را عزيز داشت، و او را بندگان مدبر و خاص خود بسيار بودند، و
هر يك در شهري از شهرهاي عراق ملكي بودند و او برادر مهتر اتابك يوزبك [3] بود، مدتي ملك راند و درگذشت رحمة اللّه عليه و اللّه اعلم.
الفرقة الثانية ملوك فارس الاول اتابك سنقر السنجري [4]
چون سلطان سنجر فارس با تابك سنقر داد، و آن ممالك را در ضبط آورد با
خلق عدل كرد و احسان ورزيد، و بعضي از برادرزادگان سنجر بعد از فوت سلطان
از عراق بزمين فارس آمدند، و ايشان را باصطخر فارس فرستاد، و وظايف معين
كرد، و مايحتاج معاش ايشان مهيا گردانيد، و اسم شاهي ايشان را مسلم داشت، و
خود باسم اتابكي در ممالك تصرف كرد، و مدتها ملك راند و درگذشت. و السلام
علي من اتبع الهدي [5].
[1] اصل: او بود، كه جند خوارزمشاه پ: مانند متن [2] اصل: سياحان. راورتي: اسپهان [3] اصل: اوزبك، در اصل بدون همين جا در تمام موارد ديگر، و نيز در ترجمه راورتي همواره يوزبك نوشته. و برخي مؤرخان ديگر نيز اوزبك مينويسند [4] مولف در شرح اتابكان كوتاهيهايي دارد، براي شرح (ر: 25). [5] قرآن. طه 47.