responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : طبقات ناصري(تاريخ ايران و اسلام) نویسنده : سراج جوزجانی، منهاج الدین    جلد : 1  صفحه : 260

[عاصي شد] [1] و قراجه ساقي كه بنده: سنجر بود، با او دران عصيان يارگشت سلطان سنجر از مرو لشكر كشيد، بر عزيمت آنچه بمعارضه آن طايفه را دريابد چون بر بالاء عقبه ساوه رسيد، و لشكرگاه عاصيان عراق بر آن طرف در پايان عقبه بود، سلطان سنجر باندك سوار آنجا برآمد، چون نظرش بر لشكر مخالفان افتاد. عنان باز كشيده طايفه ملوك را كه باو رسيده بودند طلب فرمود و گفت: ما بسر آن قوم رسيديم، و با ما سوار اندك است و مخالفان بسيار و صواب چه باشد؟ بعضي از ملوك گفتند: راي اعلي در آنچه فرمان دهد صوابتر، اما اگر توقف فرمايد، تا حشم تمام برسد آنگاه بريشان زند بهتر آيد، و بعضي از ملوك گفتند: كه اين طايفه بندگان پادشاه‌اند، مرحمت بايد فرمود، و ايشان را از وصول رايات اعلي اعلام داد، تا همه بخدمت آيند، و در ظل حمايت و عفو پادشاهانه بسلامت بمانند.
في الجمله هر يك از ملوك و ارباب دولت عرضه داشتي كردند، چنانچه ايشان را در خاطر آمد. سلطان سنجر رحمه اللّه، روي بطرف ميرچاوش كرد كه سهم الحشم بود، و فرمود: كه چاوش چه بايد كرد؟ و چاوش از اسپ پياده شد و روي بر زمين نهاد، و اين نظم گفت، نظم:
خسروا كارزار بايد كردبر عدو كار، زار بايد كرد
شره شيران مرغزاري راهمه در مرغزار بايد كرد
ژنده پيلان كار زاري راجمله در كارزار بايد كرد
روز جنگست جنگ بايد كردوقت كار است كار بايد كرد
ملك را چون قرار خواهي دادتيغ را بي‌قرار بايد كرد! سلطان فرمود: چنين بايد كرد، كه چاوش ميگويد، و همان ساعت به آن قدر سوار كه رسيده بود فرو راند، و قراجه ساقي و مسعود عراق اسير گشتند و لشكر آن طايفه منهزم گشت، و ممالك عراق و آذربيجان بتجديد در ضبط آمد، و سنجر بخراسان باز آمد، و اعم احوال او عليه الرحمه آن بود:
كه تابستان به بخارا بودي، و زمستان بمرو شاهجان. سالي چنان اتفاق افتاد:
[1] كلمات بين قوسين () در (پ) نيست، و كلمات بين قلابين [] در اصل نيست، از (پ) گرفتم.
نام کتاب : طبقات ناصري(تاريخ ايران و اسلام) نویسنده : سراج جوزجانی، منهاج الدین    جلد : 1  صفحه : 260
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست