بسم اللّه الرحمن الرحيم الحمد للّه رازق كل مرزوق، و خالق كل مخلوق، و
واهب الملك مدت آل سلجوق، و الصلاة علي محمد الصادق الصدوق، و السلام علي
آله و اصحابه ما طلع سهي و عيوق. چنين ميگويد: ضعيف ترين بندگان درگاه
رباني، منهاج سراج جوزجاني عصمه اللّه عن الزلل و التواني، كه نوبت مملكت
به تقدير ايزدي، هر يك چندي باهل دودماني و اصحاب خانداني و اصل ميشود، و
دولت مرغي را ماند، كه هر چند روزي بر شاخ ديگر آرام گيرد، تا مسند امارت و
متكاء سلطنت بي متصرف شهم، و بي تكلف با سياست و سهم نماند، و آنچه بصلاح
امور عامه خلق و كافه رعايا عايد شود مرتب ميباشد و الحمد للّه علي نعمته
المتواتره. صاحب تاريخ نابي كه ابن هيصم [1] بود، چنين نقل كرده است:
كه چون سلطان غازي سعيد محمود سبكتگين انار اللّه برهانه از جيحون عبره
كرد و بلاد ما وراء النهر او را صاف شد، قدرخان برادر ايلك ماضي بود ار
دودمان افراسيابي پيش آمد، و ميان جانبين پيمانها بطريق مودت و صورت موافقت
استحكام و صلاح پذيرفت، هر دو بهم ديدار كردند. چون قدرخان با او پيوست
بعد از بار عام سلطان خالي فرمود، ميان ايشان خلوت خاصي شد، و مصالح كلي
ايران و توران باز گفتند. قدرخان از خدمت سلطان اقتراحات [2] نمود، يكي
از آن اقتراحات آن بود، كه پسر سلجوق تركمان را با اتباع او از ديار ما
وراء النهر و تركستان بجانب خراسان برد، و اين اتباع سلجوق و پسر او قومي
بودند: كه نشست ايشان به نور [3] بخارا بود، و همه متابع و مطيع آل
سامان بودند و در اين وقت پسر سلجوق مردي رسيده بود، از جلادت و مبارزت و
تير و تيغ او همه ملوك تركستان و افراسيابيان مدام در خوف بودند، مرغ و آهو
در بيدا
[1] ر: 4 تعليقات. [2] اصل: افتراحات [3] نور: من قري بخاري عند جبل بها زيارات و مشاهد (معجم البلدان 8: 325)
قراري كه از مردم بخارا معلومات شد، نور اكنون در شمال بخاراي موجوده به
مسافت 50 كروه واقع است.