بيرون
آوردند، و بر در سراي امارت، دو سر درخت سپيدار بلند بود فرو كشيدند و هر
دو پاي مبارك او بر شاخ آن درخت بستند و بگذاشت تا درخت سر بالا بر دو آن
بزرگ بدو پاره شد. و اين حادثه در سنه خمس و ثلاثين و ثلثمائه بود و امير
نوح نصر در شهور سنه ثلاث و اربعين و ثلث مائه برحمت حق پيوست و او را امير
عميد لقب شد.
السابع عبد الملك نوح
چون امير نوح بن نصر برحمت حق پيوست، جمله امراء و سپاه كشان بر بيعت
پسر او ابو الفوارس عبد الملك بن نوح اتفاق كردند، و او را بر تخت
بنشاندند. و وزارت ابو منصور محمد بن عزير [1] را داد و لشكر كش ابو
سعيد بكر بن مالك [2] فرغاني شد. و امير عبد الملك مصالح ملك بر قاعده
انصاف تمام آنچه قلم كشنده ميبايست نوشته كرد [3] (اساس نهاد، و در
اكناف مملكت آنجا كه ملوك طوايف بود، و اليان برگماشت، و با ابو الحسن بويه
صلح كرد) بر دويست هزار دينار زر ركني [4]، و اين صلح بفرمان امير عبد
الملك، ابو سعيد بكر بن مالك [5] الفرغاني كرد، كه قايد [6] لشكر او
بود. اما او را به ديلمان و آل بويه متهم كردند و بكشت و وزير را مقيد
فرمود و بعد از آن بكشت، كه هر دو را به دعوت قرامطه ميل افتاده بود، و
لشكركشي حواله البتگين حاجب شد، تا در شهور سنه خمسين [7] و ثلث مائه
امير عبد الملك در ميدان بوقت نماز شام از اسپ خطا كرد، و برحمت حق تعالي
پيوست و مدت ملك او هفت سال و چيزي بود.
[1] اصل: عزيز راورتي: ابو منصور محمد بن العزيز. گرديزي و تركستان بارتولد ص 24 وپ: عزيز [2] اصل: لشكركش او سعيد بن الملك. اما گرديزي (ص 30) و الكامل مانند متن است، و درين كتاب نيز چند سطر بعد ابو سعيد آمده. [3] پ: قلم كشيده ميبايد نوشت كه بر دويست هزا زر الخ. كلمات بين قوسين
در اصل وپ نيست، از ترجمه راورتي براي تكميل مطالب آورده شد. [4] ركني: زر خالص [5] اصل: بن الملك [6] اصل: قاعده لشكر. پ. قاعد، راورتي جنرال ترجمه كرده و قايد است [7] اصل: خمس بقرار الكامل (ج 7) فوت او در شوال 350 ه است ترجمه راورتي نيز چنين است. ابو سليمان داود البناكتي 351 ه نوشته.