بيت گشته بامارت خراسان مذكورنه تن بودند از آل سامان مشهور اسماعيلي
و احمدي و نصريدو نوح و دو عبد الملك و دو منصور [1] و ذكر نسبت ايشان
برين وجه يافته شده است كه ثبت افتاد: سامان بن حتيمان بن طمغان بن نوشر
بن نوشيد بن بهرام بن شوبين [2].
الثاني نصر بن احمد
چون احمد بن سامان به سمرقند از دار فنا به دار بقا رحلت كرد، نصر بن
احمد ساماني را خليفه خود كرد، و در عهد دولت طاهريان، امارت ممالك بر وي
مقرر بماند، و اسماعيل احمد ساماني برادر خود نصر احمد را خدمت كردي. در
شهور سنه احدي و ستين و مائتين ولايت بخارا به اسماعيل داد، او ممكن شد، و
كارهاي بزرگ كرد، نيكو سيرت بود و قواعد مملكت را ممهد گردانيد، تا چون اجل
در رسيد و عمر منقضي شد در جمادي الاخري، سنه تسع و سبعين و مائتين بجوار
رحمت حق پيوست رحمهم اللّه. چون امير اسماعيل به بخارا ممكن [3] شد،
جماعت اصحاب اغراض ميان او و برادرش امير نصر [4] كه فرمانده او بود راه
يافتند، و آنها افترا كردن گرفتند، تا مزاج امير نصر بزرگ، بر برادر تغير
پذيرفت و عزيمت قمع و قهر اسماعيل كرد، و با لشكر گران از سمرقند بسمت
بخارا
[1] در لب التواريخ يحيي قزويني (ص 84) اين ابيات چنين است: نه تن بودند ز آل سامان مشهورهر يك بامارت خراسان مذكور اسماعيلي
و احمدي و نصري همدو نوح و دو عبد الملك و دو منصور در (پ) چنين است: نه
تن بودند از آل الخ- گشته الخ- اسماعيل و احمدي و نصري. الخ [2] كذا. پ:
چوبين. گرديزي: سامان خدا بن حامتان (خامتا) بن نوش بن طمغاسپ بن شادل بن
بهرام چوبين ابن خلدون: سامانخذاه بن جثمان بن طمغان بن نوشيردين بن بهرام
بخرين بن بهرام حشيش. راورتي: سامان بن جيشمان بن طمغان بن نوشير بن نوشيد بن بهرام بن شوبين (چوبين) نسخ خطي راورتي: سامانخدات
(خداه). چشمان يا جمان يا چتيمان. طمغان يا طمغاث يا طرغان يا طغماد. نوشر
يا نوسرد يا نوشيا يا بوشد. بهرام جشنش يا جش يا جوش يا حنر. [3] پ: متمكن [4] نصر در اصل نيست از ترجمه راورتي گرفته شد. پ: نصير.