تا در دماغ او رفت،
و او روي در آن صرح بلند كه بالاء او چهار هزار پايه داشت نشسته بود.
جبرئيل را فرمان شد: تا يك بانگ بران صرح زد، آن صرح را فرود آورد، و آن
ملعون دران زير هلاك شد. و مدة ملك او چهار صد سال بود عليه اللعنه. و چون
او بمرد ملك بقرابت او رسيد، بر كيش او بتپرستي كردي نام او قبط [1].
مدت ملك او صد سال بود، چون او بمرد پسر او بجاي او نشست هشتاد سال ميان
خلق عدل كرد، و جهان آبادان كرد، و سيصد سال بود اندر اهل بيت او، آنگاه
بملوك عجم بازگشت. و اللّه اعلم.
العاشر منوچهر
دهم فرزند ايرج بن افريدون بود بروايت مقدسي. اما تاريخ طبري چنين روايت
ميكند: كه منوچهر بن منشخورنر بن منشخواربغ بن و يرك بن سروشنك بن ايرك بن
بتك بن فرزشك بن فركوزك بن ايرج [2]. چون منوچهر بزرگ شد پادشاهي
بگرفت، و هر دو عم خود را كه تور و سلم بودند بشكست در مصاف و بكشت، و دست
عمالقه و فرزندان نمرود از بابل و عرب و شام و مغرب كوتاه گردانيد، و جهان
بر وي راست شد، عدل كرد، جهان آبادان گردانيد، و جمله شهرها كه در آن ممالك
او بود خندقها فرمود، و رسم خندق او بيرون آورد، و بهر شهري سلاح بسيار
مهيا كرد، و چون از ملك او شست سال بگذشت، مهتر موسي عليه السّلام بيرون
آمد و حق آشكارا كرد، بمصر و شام و مغرب، و فرعون غرق شد. و بروايتي منوچهر
به مهتر موسي ايمان آورده بود، اما به خصومت فرزندان ملقا بود بخدمت او
نرسيد. چون از ملك او هشتاد سال
[1] اين كلمه در اصل خوانده نميشود، طبري گويد بعد از نمرود پادشاهي بيكي
از خويشان وي نبط بن قعود رسيد (1: 150) در ترجمه راورتي و (پ) اين نام
قبط است. [2] اين نامها در اصل خيلي مغشوش است و چنين خوانده ميشود:
منوچهر بن مخي بن سرلوسك بن اترك بن فرستك بن فرو بن كركين بن كودل بن
ايرج. در متن مطابق بطبري طبع مصر (1: 194) نوشته شد. مسعودي (1: 140)
منوچهر بن ايران بن افريدون. مجمل: منوچهر بن مفسجر بن وترك بن شروسك بن
ايراك بن سك بن فرسنك بن اشك بن فركونك بن ايرج. بندهش در سلسله روايت طبري
بجاي بتك بيتك و عوض فركوزك فركوشك و عوض كوزك كوشك آورده. تاريخ سيستان:
منوچهر بن نروسنج بن ايرج. آثار الباقيه (ص 104) منوشجهر بن كوزن ابنه ايرج.