نام کتاب : فرهنگ قرآن نویسنده : امامی، عبدالنبی جلد : 1 صفحه : 418
تقوا
و روح پرهیزگاری و احساس مسئولیت در برابر فرمانهای الهی، چیزی است که
کانون آن، قلب و روح آدمی است، و از آنجاست که به جسم سرایت میکند. لذا
میتوان گفت که احترام و بزرگداشت شعایر الهی، از نشانههای تقوای دل است.
در حدیثی (در تفسیر قرطبی، جلد هفتم، ص 4448) از پیامبر گرامی اسلام صلّی
اللّه علیه و آله و سلّم میخوانیم که اشاره به سینه مبارک خود کرده و
فرمود: «التقوی هاهنا.»: حقیقت تقوا اینجاست. [1] در معنای قوله تعالی:
«وَ لکِنْ یَنالُهُ التَّقْوی مِنْکُمْ»، [2] فرموده: بلکه آنچه به خدا
میرسد، تقوا و پرهیزگاری و پاکی اعمال شما بندگان است، و در تفسیر آن
میفرماید: به تعبیر دیگر، هدف آن است که شما با پیمودن مدارج تقوا، در
مسیر یک انسان کامل قرار گیرید و روز به روز به خدا نزدیکتر شوید. همه
عبادات، کلاسهای تربیت است برای شما انسانها. قربانی، درس ایثار و
فداکاری و گذشت و آمادگی برای شهادت در راه خدا را به شما میآموزد، و درس
کمک به نیازمندان و مستمندان را. [3] فی قوله تعالی: «وَ أَلْزَمَهُمْ
کَلِمَةَ التَّقْوی ، [4] در معنای آن فرموده: خداوند آنها را به کلمه تقوا
ملزم ساخت و آنها از هرکس سزاوارتر و شایستهتر، و اهل و محلّ آن بودند. «کلمه»
در اینجا، به معنای روح است؛ یعنی خداوند روح تقوا را بر دلهای آنها
افکند و ملازم و همراهشان ساخت؛ چنانکه در آیه 171 سوره نساء، درباره عیسی
علیه السّلام میخوانیم: «إِنَّمَا الْمَسِیحُ عِیسَی ابْنُ مَرْیَمَ
رَسُولُ اللَّهِ وَ کَلِمَتُهُ أَلْقاها إِلی مَرْیَمَ وَ رُوحٌ مِنْهُ.»: مسیح فقط فرستاده خدا و کلمه اوست، و روحی از ناحیه او که به مریم القا فرمود. بعضی
نیز احتمال دادهاند که مراد از «کلمه تقوی»، دستور و فرمانی است که
خداوند در این زمینه به مؤمنان داده بود، ولی مناسب، همان «روحیه تقوا» است
که جنبه «تکوینی» دارد و زاییده ایمان، سکینه و التزام قلبی به دستورات
خداوند است. [5] نیز فی قوله تعالی: «الَّذِینَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوی ، [6] در تفسیر: «لِلتَّقْوی ، [1]. تفسیر نمونه، ج 14، ص 98- 97. [2]. حج/ 37. [3]. تفسیر نمونه، ج 14، ص 109. [4]. فتح/ 26. [5]. تفسیر نمونه، ج 22، ص 98. [6]. حجرات/ 3.
نام کتاب : فرهنگ قرآن نویسنده : امامی، عبدالنبی جلد : 1 صفحه : 418