ج: واجب است از زمانى كه قصد استمرار سفر به خاطر معصيت كرده، نمازش را تمام بخواند و نمازهايى را كه پس از تصميم به ادامۀ سفر به قصد ارتكاب گناه، شكسته خوانده است، بايد اعاده كند و تمام بخواند.
[س 681 سفر براى تفريح يا خريد ما يحتاج زندگى ]
س 681: سفر براى تفريح يا خريد ما يحتاج زندگى با فرض فراهم نبودن مكانى براى نماز و مقدمات آن در مسافرت، چه حكمى دارد؟ ج: اگر بداند كه در مسافرت مبتلا به ترك بعضى از واجبات نماز مىشود، احوط اين است كه به آن سفر نرود، مگر آن كه ترك آن براى او ضرر يا مشقت داشته باشد. در هر صورت جايز نيست نماز را در هيچ حالى ترك نمايد.
احكام وطن
[س 682 من متولد شهر تهران هستم]
س 682: من متولد شهر تهران هستم و پدر و مادرم در اصل از اهالى شهر «مهدى شهر» هستند، لذا چندين بار در طول سال به آنجا سفر مىكنند و من هم همراه آنان مىروم، با توجه به اين كه من قصد بازگشت به «مهدى شهر» را براى سكونت ندارم، بلكه قصد دارم در تهران بمانم، نماز و روزهام چه حكمى دارند؟ ج: در فرض مذكور، نماز و روزۀ شما در وطن اصلى پدر و مادرتان، حكم نماز و روزۀ ساير مسافرين را دارد.
[س 683 من شش ماه از سال را در شهرى و شش ماه را در شهر ديگرى]
س 683: من شش ماه از سال را در شهرى و شش ماه را در شهر ديگرى كه محل تولدم و محل سكونت من و خانوادهام است، زندگى مىكنم، ولى در شهر اول به طور متوالى و مستمر ساكن نيستم، مثلاً دو هفته يا ده روز و يا كمتر در آن مىمانم و سپس به محل تولد و سكونت خانوادهام بر مىگردم، سؤال من اين است كه اگر قصد ماندن كمتر از ده روز را در شهر اول داشته باشم، آيا حكم مسافر را دارم يا خير؟ ج: اگر آن شهر وطن اصلى شما نباشد و قصد توطن در آنجا را هم نداشته باشيد، در صورتى كه قصد اقامت كمتر از ده روز را داشته باشيد، حكم ساير مسافرين را داريد، مگر آن كه آنجا محل كار شما باشد و حد اقل هر ده روز يك بار جهت كار به آنجا رفت و آمد داشته باشيد كه در اين صورت نماز شما تمام و روزهتان صحيح است.
[س 684 حدود دوازده سال است كه در شهرى بدون اين كه قصد زندگى دائمى]
س 684: حدود دوازده سال است كه در شهرى بدون اين كه قصد زندگى دائمى در آن را داشته باشم، ساكن هستم. آيا اين شهر وطن من محسوب مىشود؟ چه مدتى لازم است تا آن شهر وطن من شود و چگونه مىتوان احراز كرد كه عرف آنجا را وطن من مىداند؟ ج: تا وقتى كه انسان، جائى را براى ماندن هميشگى انتخاب نكرده، وطن او محسوب نمىشود. مگر اين كه بدون قصد آن قدر بماند كه عرفاً، وطن او محسوب شود و احراز نظر عرف به عهدۀ مكلف است.
[س 685 وطن شخصى تهران است]
س 685: وطن شخصى تهران است و در حال حاضر قصد دارد در يكى از شهرهاى نزديك تهران ساكن شده و آن را وطن خود قرار دهد، ولى چون محل كسب و كار روزانهاش در تهران