خوئى: مسأله بايد بر زمين و چيزهاى غير خوراكى و پوشاكى كه از زمين مىرويد مانند چوب و برگ درخت سجده كرد و سجده بر چيزهاى خوراكى و پوشاكى مانند گندم و جو و پنبه و آن چه كه از اجزاء زمين شمرده نشود مانند طلا و نقره و قير و زفت و امثال اينها صحيح نيست.
تبريزى: قير و نفت. .
سيستانى: ولى قير و زفت كه نوع پستى از قير است در موقع ناچارى، بر چيزهاى ديگرى كه سجود بر آنها صحيح نيست مقدم مىباشند.
مكارم: مسأله هنگام سجده بايد پيشانى بر زمين يا چيزهايى كه از زمين مىرويد، مانند چوب و برگ درختان باشد، ولى سجده بر چيزهاى خوراكى و پوشاكى هر چند از زمين برويد جايز نيست و هم چنين سجده كردن بر فلزّات مانند طلا و نقره باطل است، امّا سجده بر سنگهاى معدنى مانند سنگ مرمر و سنگهاى سفيد و سياه و حتّى عقيق اشكال ندارد.
زنجانى: مسأله بايد بر زمين يا روييدنىهايى كه خوراكى و پوشاكى نيست، مانند چوب و برگ درخت، سجده كرد و سجده بر چيزهاى ديگر مانند: روييدنىهاى خوراكى يا پوشاكى (گندم، جو، پنبه) و آن چه از اجزاء زمين شمرده نمىشود و روييدنى هم نيست مانند: طلا و نقره و قير و زفت، صحيح نيست.
بهجت: مسأله بايد بر زمين و چيزهاى غير خوراكى و پوشاكى كه از زمين مىرويد سجده كرد و سجده بر چيزهاى خوراكى و پوشاكى صحيح نيست، و منظور از خوراكى چيزهايى است كه خام يا پختۀ آن، عادتاً خورده مىشود؛ پس سجده بر گندم و جو و نخالۀ آنها كه در ضمن خورده مىشود، صحيح نيست ولى سجده بر پوست برنج و خربزه و هندوانه و انار حتّىٰ در حال اتّصال مانعى ندارد؛ و هم چنين سجده بر گياهان دارويى كه اختصاص به مريض دارد و به هيچ وجه از آن در حال سلامت استفاده نمىشود جايز است؛ و سجده بر تنباكو و مانند آن كه خوراكى نيست جايز است، به خلاف مثل قهوه و چاى؛ و منظور از پوشاكى چيزى است كه عادتاً پوشيده مىشود و لو بعد از ريسيدن و بافتن، مثل پنبه و كتان و كنف؛ ولى سجده بر برگ درختان و چوبها و آن چه كه از چوب ساخته مىشود و حصير و بادبزن و امثال آن، جايز است و نيز سجده كردن بر چيزهاى معدنى مانند طلا و نقره و عقيق و فيروزه و مرمر اصيل باطل است، امّا سجده كردن بر سنگهاى معدنى مانند سنگ مرمر معمولى و سنگهاى معمولى و سنگهاى سياه بنا بر اظهر اشكال ندارد.
[مسأله 1077 احتياط واجب آن است كه بر برگ درخت مو]
مسأله 1077 احتياط واجب آن است كه بر برگ درخت مو (1) ، اگر تازه باشد سجده نكنند (2) .