نام کتاب : مديريت و فرماندهى در اسلام نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 85
ابوسفيان نيز عهد كرد كه مادام كه از قاتلان جنگ بدر انتقام نگيرد با همسر خود
همبستر نشود.
و به اين ترتيب، قبيله قريش با هر وسيلهاى كه در اختيار داشت، مردم را به جنگ
با مسلمانان تحريك كرد و فرياد «انتقام، انتقام» همه مكّه را فرا گرفت.
سال سوّم هجرت فرا رسيد، قريش به عزم جنگ با پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم
با سه هزار سوار و دو هزار پياده با تجهيزات كافى از مكّه خارج شدند، و براى تقويت
روحيّه سربازان و بر افروختن خشم آنان در ميدان جنگ، «بتها» و «زنان» خود را نيز
با خود حركت دادند.
گزارش به موقع
عباس، عموى پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم هنوز اسلام نياورده بود، و در
ميان قريش به كيش و آئين آنان باقى بود؛ ولى از آنجا كه به برادرزاده خود علاقه
بسيار داشت، هنگامى كه ديد لشكر نيرومند قريش به قصد جنگ با پيامبر صلى الله عليه
و آله و سلم آماده حركت است، نامهاى نوشت و به وسيله مردى از قبيله «بنىغفار» به
مدينه فرستاد [1] و
هنگامى كه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم از جريان آگاه گشت، چند نفر از
مسلمانان را دستور داد كه به سرعت راه مكّه را پيش گيرند، و از اوضاع لشگر قريش،
اطّلاعات دقيقترى به دست آورند (و اين نخستين گام در مديريّت و رهبرى جنگ بود).
طولى نكشيد كه دو بازرس رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم كه براى كسب
اطّلاع رفته بودند برگشتند و گزارش چگونگى قواى قريش را به پيامبر رساندند و گفتند
كه اين سپاه نيرومند تحت فرماندهى شخص ابوسفيان است.