نام کتاب : مديريت و فرماندهى در اسلام نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 67
ركن اصلى
وجود او، روح و جان اوست؛ ولى تقاضاى مادّى جسم را نيز نبايد ناديده گرفت.
حتّى پيامبر
اسلام، با تمام تأكيدى كه روى خلوص نيّت شركت كنندگان در ميدان جهاد داشت و از هر
گونه هدفى جز خدا و «جهاد فى سبيل اللَّه» برحذر مىداشت؛ جنگجويان را به حكم
قوانين اسلام، مشمول تشويق مادّى از طريق «تقسيم بخشى از غنائم جنگى» مىنمود و از
آن بالاتر، خداوند با تمام عظمتش در كنار پاداشهاى عظيم معنوى مانند
«أَحْياءٌ عِندَ رَبِّهِمْ يُرزَقُونَ» و
«رِضوانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ» پاداشهاى مادّى
«جَنَّاتٍ تَجْرى مِنْ تَحْتِهَا الْانْهارُ» و مانند آن
را مطرح كرده، تا از طريق اين وعدههاى راستين، تمام نيروهاى نهفته وجود انسان را
بسيج كند.
در بحث
تشويقها و توبيخها نيز مسائل مهمّ ديگرى در اين زمينه خواهيم داشت.
البتّه،
اينها يك سلسله كلّيات مسأله ايجاد انگيزه است؛ علاوه بر اين، هر مدير و فرمانده
بايد از طرق ابتكارى با در نظر گرفتن اوضاع و احوال و شرايط خاصّ زمانى و مكانى و
فرهنگ فكرى افرادى كه تحت مديريّت و فرماندهى او هستند، به بسيج نيروهاى معنوى
آنها از طريق ايجاد انگيزههاى نيرومند بپردازد و رمز موفقّيت او غالباً در اين
ابتكارات نهفته است.
نمونهاى
از ايجاد انگيزه
ماجراى «بيعت
رضوان» كه نام ديگرش «بيعت شجره» است سند و الگوى بزرگى براى همه مسلمانان در اين
زمينه است.
قبلًا اشاره
كرديم كه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم در سال ششم هجرت به قصد انجام مناسك
عمره با 1400 نفر از مسلمانان به حالت احرام عازم مكّه شد [1]
در حالى كه خصومت شديد ميان مسلمانان و مشركان مكّه برقرار بود؛ و خاطره جنگهاى
بدر و احد و احزاب