نام کتاب : مديريت و فرماندهى در اسلام نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 16
خداوند هم
فرمانده كلّ آن مىباشد.
از ديدگاه
«جهانبينى توحيدى» مجموع عالم يك واحد بيش نيست با ارتباط تشكيلاتى منسجم و تحت
حاكميّت «اللَّه».
قرآن مىگويد
مسلمانان بايد خودشان را با نظام كلّ عالم تطبيق بدهند، «وَ
السَّماءَ رَفَعَها وَ وَضَعَ الْميزانَ؛ و آسمان را
برافراشت و ميزان و قانون (در آن) گذاشت.»
و بلافاصله
نتيجهگيرى مىكند «الَّا تَطْغَوْا فِى الْميزانِ؛
تا در ميزان طغيان نكنيد (و از مسير عدالت منحرف نشويد.)» [1]
يعنى، شما كه
قطرهاى از اين اقيانوس بيكران و ذرّهاى از دشت پهناور و جزءِ كوچكى از اين عالم
بزرگ هستيد، مگر ممكن است از نظم حاكم بر آن مستثنا باشيد و بدون حساب و كتاب
زندگى كنيد! مگر وصله ناهمرنگ در اين عالم ممكن است!
اصولًا
مهمترين دليل شناخت خدا كه همه فلاسفه و متكلّمين روى آن تكيه كردهاند و اكثريّت
قريب به اتّفاق آيات توحيدى قرآن بر محور آن دور مىزند، «برهان نظم» است كه از
مديريّت حساب شده اين جهان، به وجود آن «مدير و مدبّر» و آن «فرمانده قادر و دانا»
پى مىبريم كه اگر مديريّت بىنظير خداوند در پهنه عالم هستى نبود وجودش ناشناخته
مىماند.
نه تنها ذات
مقدّس او، كه بسيارى از صفات والايش از همين نظام هستى و مديريّت بىنظير آن
شناخته مىشود.
تمام
كتابهائى كه در زمينه علوم مختلف نوشته شده است و از نظامات جهان هستى در خلقت
منظومهها و كهكشانهاى عظيم گرفته، تا اسرار شگفت انگيز اتم و انواع جانداران و
گياهان سخنى مىگويد، همه و همه شرح و بيان «مديريّت دقيق» و «فرماندهى حساب شده»
خداوند در اين عالم بزرگ است.