نام کتاب : مديريت و فرماندهى در اسلام نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 116
جذب نيروهاى صالح به طور مستقيم يا غير مستقيم نقش مؤثّرى داشته باشد.
آفت بزرگ در گزينشها!
بزرگترين خطرى كه بر سر راه مديران در اين قسمت است، اين است كه به سراغ
افرادى بروند كه تنها نقطه قوّتشان اين است كه چشم و گوش بسته، تسليم فرمانند؛ و
دائماً با زبان حال و قال به اين بيت مترنّمند:
بندگانيم جان و دل بر كف
چشم بر امر و گوش
بر فرمان!
درست است كه شرط پيشرفت امر مديريّت و فرماندهى انضباط نفرات و همكاران است؛
ولى، اين بدان معنى نيست كه مديران به سراغ «بله قربان گو» ها بروند.
ترجيح اين گونه افراد نالايق كه به خاطر كمبودهاى روحى و فكرى، هميشه چشم و
گوش بسته تسليمند، در تمام طول تاريخ بشر، بلاى بزرگى براى همه زمامداران و مديران
و فرماندهان بوده است.
نبايد فراموش كرد كه اين نوع گزينش، تنها از «روح استبداد سرچشمه مىگيرد، و
مستبدّان هميشه ترجيح مىدهند كه افرادى را در اختيار داشته باشند كه بىچون و چرا
تسليم فرمانند. آنها حاضر نيستند با افرادى كار كنند كه گه گاه اظهار نظر، و چون و
چرا، و از آن بالاتر انتقاد كنند؛ هر چند منطقى و سازنده باشد نه مخرّب و ويرانگر.
اين امر سبب مىشود كه «مديران مستبد» از همكارى افراد هوشيار و متعهّد و با
شخصيّت وآگاه محروم باشند؛ و اين ضايعهاى است جبران ناپذير در امر مديريّت كه
نتواند چنين افرادى را به سوى خود جذب كند.
فراموش نمىكنم در رژيم «طاغوت» و عصر «ساواك» در يكى از مراحل كه مرا به
ساواك تهران بردند، مدّتى در اتاق انتظار و دفتر متوقّف ساختند؛ مسؤول دفتر و اتاق
انتظار هنگامى كه زنگ تلفن به صدا درمىآمد و آقاى رئيس با او كارى داشت، با
دستپاچگى گوشى را برداشته و مىگفت: «مىفرمايند»! (به صورت جمع غائب و
نام کتاب : مديريت و فرماندهى در اسلام نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 116