responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : داستان ياران نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 314

كنند، تا همواره مبارزاتشان جنبه دفاعى داشته باشد، نه جنبه تهاجمى. حضرت موسى عليه السلام نيز با توجّه به همين اصل فرمود: شما شروع كنيد، و آنها شروع به كار كردند. توجّه فرماييد:

« «قَالَ أَلْقُوا فَلَمَّا أَلْقَوْا سَحَرُوا أَعْيُنَ النَّاسِ وَاسْتَرْهَبُوهُمْ وَجَاءُو بِسِحْرٍ عَظِيمٍ»؛ (موسى) گفت: «شما بيفكنيد» و هنگامى كه (وسايل سحر خود را) افكندند، مردم را چشم بندى كردند و ترساندند، و سحر عظيمى پديد آوردند». [1]

خداوند متعال از سحر ساحران فرعون، « «سَحَرُوا أَعْيُنَ النَّاسِ»؛ چشم بندى» تعبير كرده است، يعنى آنها مار و اژدها توليد نكردند، بلكه چشم بندى كرده و از عوامل روانى استفاده نمودند، و مردم خيال كردند كه آنها دست به كار بزرگى زده‌اند.

چشم بندى و تردستى آنها به اين صورت بود كه داخل عصاها و ريسمان‌هاى ضخيم را خالى كرده، و در آن جيوه ريخته، سپس در آن را محكم بستند.

خاصيّت جيوه اين است كه با حرارت تبديل به بخار مى‌شود و اگر در جسم در بسته‌اى باشد آن جسم را به حركت درمى‌آورد. هنگامى كه ساحران ريسمان‌ها و عصاها را به روى زمين انداختند و حرارت آفتاب به آنها خورد و جيوه‌ها تبخير شد، عصاها و ريسمان‌ها شروع به تكان خوردن و حركت مختصرى كردند و اين حركت، باعث شد مردم تصوّر كنند كه آنها واقعاً مار و اژدها هستند.

در همين زمان تبليغات روانى آنها هم شروع شد؛ مثل اين كه با صداى بلند از مردم مى‌خواستند مقدارى عقب بروند تا مبادا مارها و اژدهاها به آنها آزار برسانند! با اين دو كار مردم باور كردند كه آنها واقعى هستند. اين مطلب در آيه 66 سوره طه نيز آمده است. آن‌جا كه فرمود:


[1]. سوره اعراف، آيه 116.

نام کتاب : داستان ياران نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 314
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست