responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : داستان ياران نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 315

« «قَالَ بَلْ أَلْقُوا فَإِذَا حِبَالُهُمْ وَعِصِيُّهُمْ يُخَيَّلُ إِلَيْهِ مِنْ سِحْرِهِمْ أَنَّهَا تَسْعَى»؛ (موسى) گفت: «شما اوّل بيفكنيد!» در اين هنگام طنابها و عصاهاى آنان بر اثر سحرشان چنان به نظر مى‌رسيد كه حركت مى‌كنند!».

اين كه مى‌فرمايد: «مردم به نظرشان مى‌رسيد كه حركت مى‌كنند» يعنى نوعى چشم بندى و تردستى بود. به هر حال، مردم وحشت كرده و ساحران و فرعونيان مست شادى و خوشحالى شده، و تصوّر كردند پيروز شده‌اند. اكنون نوبت موسى عليه السلام است، بايد ديد كه موسى چه مى‌كند؟

« «وَأَوْحَيْنَا إِلَى‌ مُوسَى أَنْ أَلْقِ عَصَاكَ فَإِذَا هِىَ تَلْقَفُ مَا يَأْفِكُونَ»؛ (ما) به موسى وحى كرديم كه: «عصاى خود را بيفكن». ناگهان (به صورت مار عظيمى درآمد كه) و وسايل دروغين آنها را به سرعت بلعيد». [1]

شادى فرعونيان دوامى نداشت، عصاى موسى عليه السلام تبديل به مار بزرگى شد، و تمام ريسمان‌ها و عصاهاى ساحران را بلعيد. در اين‌جا بود كه حق آشكار گشت، و تردستى و چشم بندى ساحران باطل شد. ساحران با پى بردن به حقيقت، بى اختيار به سجده افتاده و به خداى حضرت موسى و هارون ايمان آوردند. آنها به خوبى درك كردند كه حضرت موسى ساحر نيست و آنچه او انجام داده معجزه‌اى از ناحيه خداوند است. اهل خبره مسائل را زودتر درك كرده و تشخيص مى‌دهند، لذا مى‌گويند در مسايلى كه تخصّصى نداريد به متخصّص آن مراجعه كنيد و ساحرانِ متخصّص تشخيص دهنده سحر از حقيقت بودند، و لذا اقرار كردند كه حق با حضرت موسى عليه السلام است.

نتيجه اين كه سحر و جادو اجمالًا و به شكلى كه در بالا گفته شد حقيقت دارد، امّا آنچه كه غالب مردم خيال مى‌كنند سحر است، در حقيقت سحر نيست.


[1]. سوره اعراف، آيه 117.

نام کتاب : داستان ياران نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 315
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست