نام کتاب : توسل: توحيد يا شرك؟ نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 15
با اين اذن
الهى، آن حضرت اعلام مىكند كه من با اذن خداوند اين امور را انجام مىدهم. در آيه
49 سوره آل عمران از زبان آن حضرت مىخوانيم: « «أَنِّى
قَدْ جِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِّنْ رَبِّكُمْ أَنِّى أَخْلُقُ لَكُمْ مِّنَ الطِّينِ
كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْراً بِإِذْنِ اللَّهِ
وَأُبْرِءُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَأُحْىِ الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللَّهِ
وَأُنَبِّئُكُمْ بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ»؛
من نشانهاى از طرف پروردگار شما برايتان آوردهام؛ من از گل چيزى به شكل پرنده
مىسازم، سپس در آن مىدمم و به اذن خدا، پرندهاى مىگردد و به اذن خدا، كور مادر
زاد و مبتلا به بيمارى پيسى را بهبودى مىبخشم، و مردگان را به اذن خدا زنده
مىكنم و به شما خبر مىدهم از آنچه مىخوريد وآنچه را در خانههاى خود ذخيره
مىكنيد».
بنابراين،
اگر كسى نزد حضرت عيسى عليه السلام مىآمد و مىگفت: فرزند مرا به اذن خدا شفا
بده! و يا اين مرده را به اذن خداوند زنده كن! هرگز شرك نبود و مجاز بود، زيرا هم
شخص درخواست كننده و هم حضرت عيسى عليه السلام مىدانست كه با اذن الهى چنين كارى
انجام خواهد شد.
مىدانيم كه
اگر كارى شرعاً مجاز نباشد و شرك باشد، حتّى يك مورد آن نيز نبايد جايز باشد! زيرا
عدم جواز شرك براى خداوند استثناء بردار نيست. در نتيجه، اگر كسى از اولياء و
مقرّبان درگاه الهى بخواهد- با اذن پروردگار- مشكل وى را برطرف سازد، كار خلافى
مرتكب نشده است. جالب است بدانيم كه در آيه 45 همين سوره،
نام کتاب : توسل: توحيد يا شرك؟ نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 15