همانگونه كه در جلد اوّل تفسير نمونه در تفسير آيه 102 سوره بقره بيان
كردهايم، سحر غالباً از طريق استفاده از خواص و آثار ناشناخته فيزيكى و شيميايى
اجسام صورت مىگرفته، و ساحران كسانى بودند كه به اين خواص آشنايى فراوان داشتند و
از آن بهره كامل مىگرفتند، همانگونه كه در همين داستان مبارزه موسى و ساحران در
تفاسير آمده است كه ساحران احتمالًا از خواص فيزيكى جيوه براى ارائه سحر خود بهره
گرفتند، عصاهاى تو خالى و طنابهاى چرمى كه درون آنها نيز خالى بود فراهم ساخته، و
جيوه در آن ريختند، و چون جيوه ماده بسيار فرّارى است هنگامى كه آفتاب بر اين اشيا
تابيد، و يا احتمالًا زير ميدان مبارزه وسائل گرم كنندهاى قرار داده شده بود آنها
شروع به حركت و جست و خيز كردند. [2]
گاهى نيز ممكن است ساحران از طريق تردستى و حركات سريع صحنههايى ارائه دهند
كه هيچگونه واقعيت ندارد، و بسيارى از ما نمونههاى آن را ديدهايم، و گاه ممكن
است با پخش مواد مخصوص شيميايى از طريق عطرها و دود كردن گياهان مخصوص در قوه
بينايى و شنوايى و يا حتى اعصاب حاضران تصرف كنند و صحنههاى غير واقعى به آنها
ارائه دهند.
اين نيز امكان دارد كه با استفاده از مغناطيس چشم و هيپنوتيزم، تلقينهايى كه
در اين حالت، فوقالعاده مؤثر است، صحنههايى را به آنها نشان دهند كه واقعيت
ندارد.
[1]. به قاموس اللغة و مفردات راغب و
التحقيق فى كلمات القرآن الكريم و تاج العروس مراجعه شود.
[2]. روح المعانى، جلد 9، صفحه 22،
فخر رازى، جلد 14، صفحه 203 و روح البيان جلد 3، صفحه 213 و تفسير المنار جلد 9،
صفحه 66 و تفاسير ديگر.