ساعتى تامل و انديشه كرده بودم آنچه بر سرم آمد، نمىآمد»! [1]
و به همين جهت عرب عجله را «أُمُّ
النَّداماتِ» (مادر پشيمانىها) نام نهاده است!
و نيز گفتهاند: «عجله از شيطان است مگر در شش مورد: اداى نماز، هنگامى كه وقت
داخل شود، دفن ميّت هنگامى كه حضور به هم رساند، تزويج دختر بكر هنگامى كه بالغ
گردد، و اداى دين هنگامى كه وقتش فرا رسد و اطعام ميهمان هنگامى كه وارد شود و
تعجيل در توبه هنگامى كه گناهى از او سرزند».
در اينكه منظور از جمله «وَكانَ
الأنْسانُ عَجُولا» و جملههاى ديگرى از اين
قبيل در آيات قرآن مجيد كه نقاط ضعف مهمى را براى طبيعت انسان مىشمرد چيست؟ در
تفسير نمونه گفتهايم كه منظور انسانهايى است كه تحت تربيت مربيان الهى قرار
نگرفتهاند و به صورت خودرو بار آمدهاند، نه انسانهاى تربيت يافته و مهذب.
***
در دوّمين آيه مورد بحث سخن از گروهى از منافقان لجوج است كه در آيات قبل آنها را به عنوان
كوردلان، و نابينايانى، معرفى كرده كه اگر به حكومت رسند بر هيچ كس رحم نخواهند
كرد و آنها رانده شدگان درگاه خدايند، سپس در اين آيه مىگويد: «آيا آنها در آيات
قرآن تدبر نمىكنند تا حقيقت را دريابند، يا بر دلهاى آنها قفل نهاده شده است؟ نه
يك قفل كه قفلها، و با وجود اين قفلها چگونه توانايى بر درك حقيقت دارند؟!
در اينكه «امْ» در اينجا متصله است يا منقطعه در ميان مفسّران گفتگو است. [2] اگر متصله باشد
معناى آيه چنين مىشود: آيا آنها در قرآن تدبر نمىكنند يا بر دلهاى آنها قفلها
است، و اگر منقطعه باشد معناى آيه چنين مىشود: آيا آنها در قرآن تدبر نمىكنند،
نه، بلكه بر دلهايشان قفلهاست.
و در هر صورت دليل بر اين است كه ميان «تدبر» و «حجاب بر دلها» تضادى