وجود دارد و آن را مىتوان اشارهاى به حجاب بودن ترك تدبر دانست.
در تفسير «فى ظلال القرآن» آمده است، طبق اين آيه تدبر در قرآن حجابها را از بين مىبرد، روزنههاى دل
را باز مىكند، نور معرفت بر قلب جارى مىسازد، افكار را به حركت در مىآورد،
عقلها را به جوشش وا مىدارد، درون را خالص، و روح را زنده و روشن و نورانى
مىسازد. [1]
در اينكه چرا «قلوب» در اين ايه به صورت نكره ذكر شده؟ جمعى از مفسّران گفتهاند دو دليل مىتواند
داشته باشد: نخست اينكه وضع وحشتناك دلهاى آنها را مشخص كند كه دلهايى است نكره
و ناشناخته، پر قساوت و ظلمانى.
ديگر اينكه منظور قلوب گروهى از آنان است، زيرا همه آنها هنوز به مرحلهاى
نرسيدهاند كه درك و ديدشان به كلى از كار بيفتد و قفلها بر دلهايشان قرار گيرد.
ذكر «اقفال» به صورت جمع اشاره به حجابهاى گوناگونى است كه بر دلهايشان افتاده، مانند
نفاق و عناد و لجاجت و خودخواهى و غرور.
اين نكته نيز قابل توجه است كه «ترك تدبر» و «حجاب دل» روى يكديگر تأثير
متقابل دارند. هريك نسبت به ديگرى مىتواند در يك مرحله علت و در مرحله ديگر معلول
باشد، گاه ترك تدبر سبب تاريكى قلب مىشود، و گاه تاريكى قلب سبب ترك تدبر بيشتر
مىگردد.
اين سخن را با حديثى از امام باقر عليه السلام پايان مىدهيم، مىفرمايد:
«قاريان و خوانندگان قرآن سه گروهند:
گروهى آن را مىخوانند و سرمايه خود قرار داده و به وسيله آن شاهان را مىدوشند! و
آن را وسيله برترى جويى بر مردم قرار مىدهند!
و گروهى قرآن را مىخوانند و تنها الفاظ آن را حفظ مىكنند و حدودش را ضايع
مىسازند، و آن هرگز به هدف نمىرسند، خدا امثال آنها را در ميان حاملان قرآن زياد
نكند!