استقلالى
است، نه علمى كه از طريق تعليم الهى حاصل شود، زيرا مىدانيم آيات قرآن يكديگر را
تفسير مىكنند.
ما
معتقديم: اين بزرگواران كارهاى خارق العاده، و معجزات مهمّى «باذن اللَّه»
انجام مىدادند، و اعتقاد به انجام اين گونه كارها به اذن الهى، نه شرك است و نه
منافاتى با مقام عبوديّت آنها دارد. حضرت مسيح عليه السلام-/ به تصريح قرآن مجيد-/
مردگان را به اذن خدا زنده مىكرد، و بيماران غير قابل علاج را به فرمان خدا شفا
مىداد: «وَ أبْرِىءُ الاكْمَهَ وَ الابْرَصَ وَ احْىِ الْمَوْتى
بِاذْنِ اللَّهِ».[1]
***
17- مقام شفاعت پيامبران
ما معتقديم:
پيامبران الهى-/ و از همه برتر پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله-/ داراى مقام
شفاعتند و براى گروه خاصّى از گنهكاران نزد خداوند شفاعت مىكنند، ولى آن هم به
اذن و اجازه پروردگار است: «ما مِنْ شَفيعٍ الّا مِنْ
بَعْدِ اذْنِهِ؛ هيچ شفاعت كنندهاى نيست مگر بعد از اذن و اجازه
پروردگار». [2]
«مَنْ ذَا الَّذى يَشْفَعُ عِنْدَهُ الّا
بِاذْنِهِ؛ كيست كه در نزد او شفاعت كند جز به فرمان او»
[3] و اگر در بعضى از آيات قرآن اشاره به نفى شفاعت به طور مطلق شده و
مىفرمايد: