عبوديّت
پيامبران هرگز مانع از آن نيست كه آنها به اذن و فرمان خداوند از امور پنهانى
مربوط به حال و گذشته و آينده آگاه باشند: «عالِمُ
الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى غَيْبِهِ احَداً* الّا مَنِ ارْتَضى مِن رَسُولٍ؛
خداوند داناى غيب است، و هيچ كس را بر اسرار غيبش آگاه نمىسازد، مگر رسولانى را
كه برگزيده است». [1]
مىدانيم:
يكى از معجزات مسيح عليه السلام اين بود كه به مردم از پارهاى از امور پنهانى خبر
مىداد: «وَ أنَبِّئُكُمْ بِما تَاكُلُونَ وَ ما تَدَّخِرُونَ فى
بُيُتِكُمْ؛ من شما را از آنچه مىخوريد و در خانههاى خود ذخيره مىكنيد خبر
مىدهم»! [2]
پيامبر اسلام
صلى الله عليه و آله نيز از طريق تعليم الهى بسيارى از اخبار نهانى را بيان
مىفرمود:
«ذِلكَ مِنْ انْبِاءِ الْغَيْبَ نُوحِيهِ
الَيْكَ؛ اين از خبرهاى غيب است كه به تو وحى مىفرستيم».
[3]
بنابراين
مانعى ندارد كه پيامبران الهى از طريق وحى و به اذن پروردگار از غيب خبر دهند و
اگر در بعضى از آيات قرآن، علم غيب از پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله نفى شده
است:
«وَلا اعْلَمُ الْغَيْبَ وَ لا اقُولُ لَكُمْ انّى
مَلَك؛ من از غيب آگاه نيستم و نمىگويم فرشتهام».
[4] منظور علم ذاتى و