قرار گرفتند، راه بازگشتي براي خود بگذارند و همة پلهاي پشت سر خود را از بين نبرند. ممكن است گاهي هوسي بر انسان چيره شود؛ اما اگر راه بازگشتي گذاشته شود، به سقوط كشيده نخواهد شد.
پس، براي کسب بصیرت، افزون بر اينكه انسان بايد نيرو و استعداد بينشي، و درك و فهم خوبي داشته باشد، بايد با تمرين، اين نيروي خود را فعليت بخشد و خود را در مسير صحيحي قرار دهد؛ وگرنه، اگر راه نادرستي را برگزيند و چندچهرگی پيشه کند، كار بدانجا خواهد كشيد كه حتي در مسائل عقلی، که عقل باید قضاوت کند و راه صحيح را بشناسد، دچار اشتباه خواهد شد؛ بهطوريكه همگان در شگفت خواهند شد كه چگونه، چنين كسي، در فلان مقطع زماني، چنان عملي را انجام داده است. اينچنين است كه انسان چنان در گمراهي فرو خواهد رفت كه ديگر اميد هدايتي براي او نخواهد بود، و اين، همان إضلال الهی است. براي گرفتار نشدن به چنين عقوبتي، بايد در كسب بصيرت، علاوه بر افزايش معلومات خود، از ابزارهاي علمي لازم براي به فعليت رساندن قوة بينشي خود، استفاده کرد؛ وگرنه، حتي ممكن است گاهي موانعی همچون نفاق امکان بروز آن قوه را ندهد؛ بلکه برخي موانع ممکن است اثر معکوس نيز ايجاد کنند. درصورت نبود موانع و نيز انجام تلاشهاي لازم است كه بصيرت در شخص بروز پیدا میکند و درآنصورت، خداوند هم به چنين کسانی پاداشي دوچندان خواهد داد. آن پاداش، امدادها و الهامات الهي است كه تصميمگيري را براي انسان آسان ميسازد و او را، در مواقعي كه همه سردرگماند، از حيراني نجات ميدهد و جرقههايي به ذهن او