نام کتاب : نگاهی گذرا به حقوق بشر از دیدگاه اسلام نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 142
بليغتر از انسان مىخواهند كه از هر چه مانع رسيدن او به اين كمال مىشود دل بركند. خداى متعال مىفرمايد: «قُلْ انْ كانَ آباؤكُمْ و أَبناؤكُمْ و اخوانكُم و أزواجُكُمْ و عَشيرتُكُمْ و أموالٌ اقَتَرفْتُمُوها و تجارَةً تَخْشَوْن كَسادَها و مَساكِنُ تَرْضَوْنها أحَبَّ الَيْكُم مِنْ الّلهِ و رَسُولِهِ و جِهاد فى سَبيلهِ فَتَربَّصُوا حَتّى يَأتِى الّلهُ بِأَمرِهِ والّلهُ لايَهْدِى القَوْمَ الفاسِقينَ؛[1](اى پيامبر!) بگو: اگر پدران و فرزندان و برادران و همسران و طايفة شما و اموالي كه به دست آوردهايد و تجارتي كه از كساد شدنش مىترسيد و خانههايي كه بدان علاقه داريد، در نظرتان از خداوند و پيامبرش و جهاد در راه او محبوبترند، در انتظار اين باشيد كه خداى متعال عذابش را بر شما نازل كند و خداى متعال گروه عصيان پيشه را هدايت نميكند». در اين نگرش، حتى دوستى پدر و مادر يا فرزند اگر بر دوستى خداى متعال و پيامبرش غالب آيد و شخص را از انجام وظايف دينى باز دارد، چيزى جز حرمان و عذاب درپى نخواهد داشت. در اخلاق اسلامى چنان نيست كه هر چه موجب التذاذ است ماية استكمال باشد. بنابراين، در پي لذت از آن رو كه لذت است نبايد رفت، بلكه بايد در هر لذتي نيك نظر كرد تا مشخص شود كه موجب تكامل انسان است يا عامل سقوط؛ تنها لذتي را بايد گزينش و استيفا كرد كه مانع استكمال نيست. در نتيجه بايد از قيد و لذت بسيارى از دوستىها و تعلق خاطرها «آزاد» شد تا بتوان در مسير استكمال پيشروى كرد وگرنه به گفتة حافظ شيرازي:
تو كز سـراى طبيعت نمىروى بـيرون كجا به كوى طريقت گذر توانى كرد؟!
حاصل آنكه ما به عنوان يك اصل اخلاقى مىپذيريم كه انسان نبايد به اشيا و امورى كه او را از وصول به كمال راستين باز مىدارند دل ببندد و اين شعر معروف حافظ را كه
غـلام همـت آنم كه زير چـرخ كبـود زهر چه رنگ تعلق پذيرد «آزاد» است
به همين معنا مىگيريم كه تعلق خاطر به آنچه مانع استكمال است ناپسند است و گرنه اصل تعلق را نمىتوان ناديده گرفت و انسان بايد به خداى متعال دلبستگى داشته باشد.