responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پاسخ استاد به جوانان پرسشگر نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی    جلد : 1  صفحه : 231

آشوب‌طلبان را از گوشه و كنار جهان مخابره مى‌كنند و شنوندگان و بينندگان از آن مطلّع مى‌شوند.

نگاهى به منابع اسلام‌؛ يعنى قرآن و سنت، نيز به روشنى نشان مى‌دهد كه در اسلام خشونت قانونى كاملا پذيرفته و برآمده از متن دين است. از جمله رفتار و سيره امير مؤمنان، على(عليه السلام)، اين اصل اسلامى را كاملا آفتابى مى‌نمايد:

على(عليه السلام) پس از رحلت پيامبر كه مردم حاضر نشدند با ايشان بيعت كنند و در نتيجه حكومت در اختيار ديگران قرار گرفت، به ارشاد و راهنمايى مردم پرداختند و در طول 25 سال اين وظيفه را ادامه دادند و از حكومت كناره گرفتند. امّا وقتى جمعيت انبوهى از نقاط گوناگون كشور اسلامى با ايشان بيعت كردند حضرت، حجت را بر خود تمام ديدند و حكومت بر مردم را پذيرفتند. چند صباحى كه از حكومت حضرت گذشت، دنياپرستان و كسانى كه خواهان تبعيض و بى‌عدالتى بودند و خود را برتر از ديگران مى‌شمردند و تحمل عدالت على(عليه السلام) را نداشتند و يا كسانى كه به دنبال مطامع شيطانى خويش بودند و نيز افراد سطحى نگر و متحجر، گروهى پس از گروهى ديگر به آشوب و شورش پرداختند و جنگ جمل، صفيّن و در نهايت جنگ نهروان را بر حضرت تحميل كردند. اينجا حضرت به عنوان حاكم اسلامى كه حكومت و احكام و قوانين الهى را در خطر مى‌ديد براى حفظ حكومت اسلامى و كيان اسلام شمشير كشيد و با ياغيان و سركشان جنگيد و در جنگ جمل برخى از اصحاب پيامبر و حتّى طلحه و زبير كه سال‌ها در ركاب پيامبر شمشير زده بودند، به قتل رسيدند.

لذا وقتى گروه‌هاى ياد شده به مخالفت و سركشى با دين و حكومت اسلامى پرداختند، حضرت نخست آنها را ارشاد و نصيحت كرد‌؛ وقتى نپذيرفتند، با شمشير آنان را سرجاى خود نشاند و گروهى را به قتل رساند چرا كه حضرت حق خدا و مسلمانان را بالاتر از مطامع شخصى افراد مى‌ديد و براى حفظ نظام اسلامى لازم ديد كه خشونت نشان بدهد‌؛ چون براى حفظ نظام اسلامى اعمال خشونت و شدت را واجب مى‌دانست.

نام کتاب : پاسخ استاد به جوانان پرسشگر نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی    جلد : 1  صفحه : 231
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست