نام کتاب : نقش تقليد در زندگي انسان نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 32
فرعون خوابى ديد و كاهنان خواب او را چنين تعبير كردند كه به زودى پسرى از بنىاسرائيل متولد مىشود كه در آينده دودمان تو را برمىاندازد. فرعون به خيال خام خود براى اينكه چنين اتفاقى رخ ندهد دستور داد كه هر پسرى را كه در بنىاسرائيل متولد مىشود از بين ببرند. پيرو دستور فرعون، مأموران او هر پسر تازه تولد يافته را از بين مىبردند. در اين گيرودار، حضرت موسى متولد شد و مادر آن حضرت نگران فرزندش گشت و دنبال چارهاى براى رهايى فرزندش از دست فرعونيان بود كه خداوند طريق رهايى حضرت موسى را به او الهام كرد: وَ أَوْحَيْنا إِلى أُمِّ مُوسى أَنْ أَرْضِعِيهِ فَإِذا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ وَ لا تَخافِي وَ لا تَحْزَنِي إِنّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَ جاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ؛[1] و به مادر موسى وحى كرديم كه او را شير ده و چون بر او بيم ناك شدى او را در نيل بينداز و مترس و اندوه مدار كه ما او را به تو باز مى گردانيم و از زمره پيامبرانش قرار مى دهيم.
ذيل آيه شريفه كه بشارت به نبوت حضرت موسى مىدهد، حاكى از آن است كه آنچه مادر حضرت موسى انجام داد بر اثر يك امر غيبى و الهام الهى بود وگرنه او از كجا مىدانست كه در آينده فرزندش پيامبر مىشود؟
آنچه ذكر كرديم براى تفهيم اين مطلب بود كه به گواهى قرآن ، وحى الهى اختصاص به پيامبران ندارد؛ بلكه به جز وحى رسالى كه به عنوان مقام نبوت و رسالت ابلاغ مىگردد و اختصاص به نبى و رسول دارد، افراد خاصى چون حضرات معصومان، مخاطب وحى الهى قرار مىگرفتند و روح اللّه و جبرئيل براى آنها ظاهر و متمثل مىگشت و با آنان سخن مىگفت و پيام خداوند را به آنها مىرساند. اين ارتباط به هيچ وجه دليل آن نبود كه آنان پيغمبر بودهاند. پس چنان نبود كه جبرئيل فقط براى پيامبر(صلى الله عليه وآله) متمثل شود (چنانكه گاهى جبرئيل به صورت جوانى به نام دحيه كلبى كه يكى از اصحاب رسول خدا(صلى الله عليه وآله) بود ظاهر