نام کتاب : نقش تقليد در زندگي انسان نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 143
اجرا نيست؟ يا اگر او معتقد بود كه با توجه به توسعه و پيشرفت فكرى و مادى و رشد و بلوغ بشر، مجالى براى هدايت و راهنمايى پيامبر باقى نمىماند و بشر مىتواند با تكيه بر عقل جمعى خويش و قوانين عرفى كه مىگذارند راه تكامل و سعادت خود را پى گيرد؛ در اين صورت صاحب چنين نظريهاى به اسلام و پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) ايمان حقيقى ندارد. آيا در اين صورت اعتقاد به نبوت رسول اكرم(صلى الله عليه وآله) با اعتقاد به نبوت حضرت موسى و عيسى(عليهما السلام) فرقى خواهد داشت؟ چون ما معتقديم كه شريعت حضرت موسى تا زمان حضرت عيسى باقى بوده است و با بعثت حضرت عيسى، بخشى از قوانين و احكامى كه حضرت موسى بدان مبعوث شده بودند نسخ گرديد. همچنين رسالت حضرت عيسى تا زمان بعثت خاتمالانبياء تداوم داشت و پس از آن، رسالت حضرت عيسى پايان پذيرفت و برخى از قوانينى كه توسط ايشان ابلاغ گرديده بود نسخ شد. حال اگر كسى گفت كه رسالت پيامبر اكرم نيز تاريخمند است و جاودانه نيست و قوانين اسلام در اين زمان نسخ شده است و ديگر قابل اجرا نيست، در نظر او چه فرقى بين پيامبر اسلام با ساير پيامبران و بين شريعت اسلام با ساير شريعتها خواهد بود؟!
امروزه پارهاى از روشنفكران به اصطلاح مسلمان، مروج اين ايده هستند كه رسالت پيامبر پايان پذيرفته و ديگر زمان اجراى قوانين و احكام اسلام سپرى شده است. يا بعضى از سران يك حزب سياسى به صراحت گفته است كه بايد در فقه تغييراتى ايجاد كرد و بخشهايى از آن را حذف كرد تا با دموكراسى سازگار گردد. يا اينكه آغاجرى كه به جرم ارتداد و توهين به دين و مقدسات و ساحت معصومان(عليهم السلام) به اعدام محكوم شده گفته است كه دين علاوه بر اينكه افيون ملت هاست، افيون حكومتها نيز هست! مگر اختيار فقه اسلامى و احكام خدا به ما سپرده شده تا در آن دستكارى كنيم و براى اينكه با ليبرال دموكراسى غرب هماهنگ گردد آن را تغيير دهيم؟ آيا آن كسى كه بىمحابا به مقدسات اسلامى
نام کتاب : نقش تقليد در زندگي انسان نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 143