راه پروردگارت دعوت كن و با آنان به [شيوهاى كه] كه نيكوتر است مجادله نماى.» براى آن كه آنها را به طريق هدايت رهنمون شوى، با آنان بحث و مناظره كن، اما در مجادله هم به زيباترين روش بحث كن. در مقام مناظره هم اگر طرف مقابل را مغلوب كرده و در بحث علمى شكست مىدهيد اما از انصاف و ادب و نزاكت خارج نشويد. براى شكست دادن او از مغالطه استفاده نكنيد. سعى كنيد او را قانع كنيد تا حقيقت بر او معلوم گردد نه اين كه تمام سعيتان بر اين باشد كه به هر قيمتى شده او را از صحنه خارج كنيد.
علت عدم استفاده از دافعه در مقام دعوت
بنابراين، مىشود گفت كه در همه مراحل دعوت، اعم از حكمت و موعظه و مجادله، جاى هيچ خشونت و دافعهاى نيست و گر چه محتواى كلام ممكن است صحبت از آتش و جهنم و عذاب هاى آن باشد، اما لحن كلام بايد دلنشين و به گونهاى باشد كه طرف را آماده شنيدن كرده و به تفكر وا دارد. وقتى طورى سخن گفتيد كه حاضر شد سخن شما را بشنود، بعد در مورد آن فكر مىكند و با خود مىگويد اگر اين جهنم و عذاب ها واقعاً راست باشد من تا ابد گرفتار و در عذاب خواهم بود، پس خوب است تحقيق كنم و ببينم حقيقت ماجرا چيست؟ به خصوص با توجه به اين كه در مسأله نفع و ضرر، مقدار احتمال به تنهايى نيست كه تعيين كننده است بلكه حاصل ضرب احتمال در محتمل است كه نتيجه نهايى را مشخص مىكند؛ يعنى ممكن است در مواردى گر چه احتمال نفع يا ضررى كه مىدهيم بسيار كم باشد اما چون محتملْ قوى است باعث حركت ما بشود؛ مثلاً اگر بچه پنج سالهاى به شما بگويد در اين پله ها كه بالا مىرويد يك سيم برق پاره شده، مواظب باشيد پايتان را روى آن نگذاريد، اين جا مسأله از نظر احتمال بسيار ضعيف است، چون بچه پنج ساله