مى كنند؛ هم حكمت و استدلال است و هم وعده بهشت و ترساندن از جهنم و آتش، بهشت و جهنمى كه به خصوص در روايات، گاه به صورتى بسيار جاذب و تحريك كننده و يا بسيار ترسناك و تكان دهنده توصيف مىشود.
ب ـ موعظه بايد «حسنه» باشد
اما نكتهاى كه وجود دارد اين است كه كه مىفرمايد از حكمت كه گذشت و نوبت به موعظه رسيد، بايد «بالموعظة الحسنه» باشد؛ يعنى گرچه موعظه مشتمل بر انذار و ترساندن است و محتواى آن خوشايند نيست اما كيفيت بيانش بايد نيكو و دلنشين باشد، حتى اگر مخاطب اين انذار، شخص فاسدى مثل فرعون باشد. خداوند به حضرت موسى و برادرش هارون مىفرمايد: «اِذْهَبَا اِلىَ فِرْعَوْنَ اِنَّهُ طَغَى وَ قُولاَ لَهُ قَوْلا لَيِّناً لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ اَوْ يَخْشَى؛[1]به سوى فرعون برويد كه او به سركشى برخاسته. و با او سخنى نرم بگوييد، شايد كه بپذيرد يا بترسد»؛ يعنى فرعون طاغى شده و شما هم بايد محتواى حرفتان به گونهاى باشد كه «يخشى: بترسد» اما سخن تهديدآميز را با كيفيتى نرم و ملايم بيان كنيد، نبايد از ابتدا با تندى و خشونت با او روبرو شويد. در مقام دعوت اگر از ابتدا داد بزنى و تندى كنى، گوش و ذهنش را مىبندد و اصلا گوش نمىدهد كه شما چه مىگوييد، اما اگر همان حرف دافعه دار و محتواى تهديدآميز را با ملايمت و نرمى بگوييد ممكن است در او اثر كند.
ج ـ مناظره
در همين آيه، پس از موعظه، مجادله را مطرح كرده است: «اُدْعُ اِلىَ سَبِيلِ رَبِّكِ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جَادِلْهُمْ بِالَّتِى هِىَ اَحْسَنُ؛ با حكمت و اندرز نيكو به