بنابراين، بود و نبود نعمتها، هر دو وسيله آزمايش است؛ ولى مردم كوتاهفكر برخوردارى بيشتر از نعمتها را دليل برترى مىدانند.[1]
تناسب آزمون با افراد
آزمايش بايد به گونهاى باشد كه توان پاسخگويى وجود داشته باشد؛ مثلا هيچ گاه حل فرمولهاى پيچيده رياضى عالى را از يك دانشآموز ابتدايى نبايد خواست؛ از اين رو اگر خداوند يك هزارم امتحانهاى انبيا و اوليا را از ما به عمل آورد، همان اول مردود خواهيم شد. داستانهاى قرآن كريم درباره آزمايشهاى سخت و مصيبتهاى بزرگ انبيا(عليهم السلام) و صبر آنان بسيار قابل توجه، و درسهاى بسيار زيبايى براى مقابله با دشوارىها است؛ يعنى ضمن آنكه آزمون افراد عادى در آن حد از دشوارى نيست، توجه به شيوه برخورد ايشان با آن ناملايمات و پشت سر گذاشتن سختىها، سرمشق گرانبهايى است كه انسان را براى مقابله با گرفتارىها مقاوم مىكند. البته هر چه انسان درجه نزديكترى به آنان كسب كرده باشد، طبعاً با آزمايشهاى دشوارترى روبهرو خواهد شد؛ چنان كه از پيامبر(صلى الله عليه وآله) نقل شده است: «اعظمُ الناسِ بلاءً الانبياءُ ثمّ الامثل، فالامثل».[2]
[1] چنان كه اين حقيقت به زيبايى در سوره مباركه قصص جلوهگر است، خداوند عكسالعمل مردم را در برابر ديدن گنج قارون چنين ذكر مىفرمايد: «يا لَيْتَ لَنا مِثْلَ ما أُوتِيَ قارُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظّ عَظِيم» (قصص، 79)؛ و سپس بعد از فرو رفتن قارون و گنجش در مورد پشيمانى آنها از آرزوى قبلى مىفرمايد: «وَأَصْبَحَ الَّذِينَ تَمَنَّوْا مَكانَهُ بِالاَْمْسِ يَقُولُونَ وَيْكَأَنَّ اللهَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَيَقْدِرُ لَوْ لا أَنْ مَنَّ اللهُ عَلَيْنا لَخَسَفَ بِنا وَيْكَأَنَّهُ لا يُفْلِحُ الْكافِرُونَ» (قصص، 82). [2] بحارالانوار، ج 12، ص 348؛ ج 11، ص 69؛ ج 67، ص 200، 201، 207، 222، 231؛ ج 81، ص 188، 189 و 195 و....