3-فهرس الأبيات و الأمثال الفارسيّة
الأبيات و الأمثال الصفحة
سالى كه نكوست از بهارش پيداست. 40
الا تا نخواهى بلا بر حسود، كه آن بخت برگشته خود در بلاست 127
چه حاجت كه با او كنى دشمنى، كه او را چنين دشمنى در قفاست 127
به نزد من آن كس نكو خواه تست، كه گويد فلان خار در راه تست 211
شخصى همه شب بر سر بيمار گريست، چون روز آمد بمرد و بيمار بزيست 112
چو دوران عمر از چهل در گذشت، مزن دست و پا كابت از سر گذشت 142
زبان سرخ سر سبز مىدهد بر باد. 30، 175
تا مرد سخن نگفته باشد، عيب و هنرش نهفته باشد 220