نصف آن شامش بدو نصفى سحور # وز قناعت داشت در دل صد سرور
بر همين منوال حالش مىگذشت # نامدى از كوه هرگز سوى دشت
از قضا يك شب نيامد آن رغيف # شد ز جوع آن پارسا زار و نحيف
[1] طرفه بضم اول بر وزن سرفه: چيزي را گويند كه كسى نديده باشد.
[2] مستزاد بر دو گونه است، نخست آنكه بعد از هر مصرعي جهة تمامي سخن دو سه كلمه با ملاحظه سجع بياورند و اين صفت بيشتر در رباعي اتفاق افتد.
دوم آنست كه مستزاد در آخر شعر اتفاق افتد و اين نيز دو قسم است يكى با قافيه مسجع و آن را مستزاد مقفا گويند و اگر ملاحظه قافيه نشود و محض اتمام كلام آورند غير مقفا باشد تفصيل آن بكتب عروض مراجعه شود.
نام کتاب : الكشكول نویسنده : الشيخ البهائي جلد : 1 صفحه : 219