responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الاحتجاج - ترجمه غفاری نویسنده : الطبرسي، أبو منصور    جلد : 1  صفحه : 324


از امت بيعت ميگرفت .
امير المؤمنين حيدر گفت يا سلمان هيچ دانستى اول كسى كه در منبر سيد البشر بيعت بر ابى بكر كرد چه كس بود .
گفتم نه يا ولى الله اما در اظله بنى ساعده در هنگام مخاصمه اصحاب و انصار و ساير امت اول كسى كه بر ابا بكر بيعت نمود بشير بن سعد بود و بعد ازو ابو عبيدة بن الجراح و بعد از او عمر بن الخطاب و بعد از و سالم مولى حذيفه .
ولى ايزد منان گفت اى سلمان من ترا از اين سؤال نكردم آيا ترا هيچ خبر و اطلاع نيست كه در هنگامى كه ابا بكر بر منبر صعود فرمود اول كسى كه باو بيعت نمود كه بود .
گفتم نه يا سرور ليكن پيشتر از همه شيخ پير رداى بر دوش و عصاى بدست كه ميان هر دو چشم او از سجاده كثيره پينه بسته بود بنظر اين حقير آمد ببالاى منبر نزد ابا بكر آمده گريه كنان گفت :
الحمد لله و المنه كه از جهان نرفتم تا ترا درين مكان ديدم دست پيش آر تا با تو بيعت نمايم و خاطر خود را من جميع الوجوه از تفرقه بياسايم ابو بكر دست دراز كرد و از او بيعت باز گرفت بعد از آن آن شيخ از منبر بزير آمده از مسجد بيرون رفت .
امير المؤمنين على عليه السّلام گفت اى سلمان هيچ دانستى كه آن شيخ كه بود گفت نه يا ولى الله اما مرا مكالمات آن پير بغايت آزرده و دلگير گردانيد زيرا كه از مقالات آن پير نادان بين و عيان گرديد كه از موت رسول آخر الزمان مبتهج و شادمان باشد .
آن حضرت گفت اى سلمان آن شيطان بود مرا حضرت نبى الورى صلى الله عليه و آله و سلم از حقايق اين احوال خبر داد گفت يا على روزى كه من ترا بحكم حضرت ايزد اكبر در خم غدير بر امامت و ولايت مردم منصوب و منتظم گردانيدم ابليس پرتلبيس با رؤساى اصحاب خسيس در آنجا حاضر شدند .
ابليس روى بشياطين و ابالسه آورده گفت اى ياران ميدانيد كه من بشما و به نفسهاى شما اولىام پس از مخالفت امت ؟ ؟ ؟ من احتراز لازم دانيد و اطاعت فرامين مرا

نام کتاب : الاحتجاج - ترجمه غفاری نویسنده : الطبرسي، أبو منصور    جلد : 1  صفحه : 324
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست