responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الاحتجاج - ترجمه غفاری نویسنده : الطبرسي، أبو منصور    جلد : 1  صفحه : 323


و نيز از حضرت ولى رب العزيز منقولست كه من در هنگام وصيت سيد الانام ازو استعلام نمودم كه يا نبى الرحمة مرا در باب غسل شما كه امداد و اعانت نمايد حضرت خير المرسلين فرمود كه جبرئيل امين در غسل من ناصر و معين شما خواهد بود .
سلمان رضى الله عنه ميفرمايد كه چون حضرت امير المؤمنين از غسل سيد النبيين فارغ شد مرا با ابا ذر و مقداد و حضرت فاطمه و حسن و حسين عليهم السّلام داخل بخانه‌اى كه رسول عز و جل بود بواسطه نماز نبى حضرت بىنياز طلب فرمود ما چون حاضر شديم آن شحنة النجف در پيش ايستاد و ما در عقب صف بسته نماز بر حضرت رسول مهيمن كارساز گزارديم .
عايشه در آن خانه بود ليكن او را از ما اصلا اطلاع و خبر نبود كه جبرئيل امين الوحى ايزد داور بصر او را پوشانيد و ما را از نظر او مخفى گردانيد .
بعد از آن حيدر كرار ده نفر از مهاجر و انصار را بواسطه نماز آن بزرگوار داخل آن خانه گردانيد ، چون آن جماعت از نماز فارغ شدند ايضا ده ده و بيست بيست از اصحاب پيغمبر باذن آن ولى ايزد اكبر داخل آن محل گشته بعد از اداى نماز بر آن رسول لازم الاعزاز بيرون آمده جمعى ديگر برخصت امير المؤمنين حيدر بادراك سعادت اداء نماز آن سرور مستسعد و مفتخر مىشدند تا تمامى آن اصحاب و انصار با كمال طمأنينه و وقار نماز بر حضرت رسول مختار گزاردند .
از سلمان مروى و منقولست من در وقتى كه حضرت امير المؤمنين على با اصحاب از نماز حضرت رسالتمآب فارغ گشتند بخدمت آن ولايتمآب آمدم آن حضرت را از حقيقت اجتماع اكثر بلكه تمامى امت در سقيفه بنى ساعده اعلام نمودم كه آن طايفه بواسطه تعيين خليفه بحضرت امت اين اجتماع و حركت كردند و شما بسعادت بغسل حضرت رسول مشغوليد و قوم چنين و چنين ميكنند .
الحال ابو بكر در منبر سيد البشر است و به بيعت يك دست بهيچ احدى دست نميدهد و راضى بآن نميگردد و ديدم كه از دست چپ و راست و خواست و ناخواست

نام کتاب : الاحتجاج - ترجمه غفاری نویسنده : الطبرسي، أبو منصور    جلد : 1  صفحه : 323
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست