نخستين كس كه جامه سياه پوشيد حريش وابسته خزاعه بود كه مرد سرشناس و بزرگ نسا [ 347 ] بود و پس از او قحطبة بن شبيب و سپس همه پيروان ايشان جامه سياه پوشيدند و در تمام خراسان شمار شيعيان بسيار شد و كار آنان آشكار گرديد .
يوسف بن عمر كه فرمانرواى هر دو عراق بود موضوع را براى هشام نوشت ، و خبر را باطلاع او رساند ، هشام براى يوسف نوشت مردى را كه در امور خراسان و فرماندهان و نظاميان آن منطقه بصيرت كامل داشته باشد پيش او بفرستد .
يوسف بن عمر ، جنيد بن عبد الرحمن را از خراسان بركنار كرده و جعفر بن حنظله بهرانى را به حكومت گماشته بود .
در اين هنگام جعفر براى يوسف نامه اى همراه عبد الكريم بن سليط بن عطيه حنفى فرستاد و براى او نوشت كه كار سياه جامگان در خراسان بالا گرفته است و گروه بسيارى دعوت داعيان را پذيرفته‌اند .
و چون نامه هشام براى يوسف رسيد كه مردى آگاه به امور خراسان را پيش او بفرستد ، عبد الكريم بن سليط را با مركبهاى پيك پيش هشام گسيل داشت . عبد الكريم مىگويد حركت كردم و چون به دمشق رسيدم پيش هشام رفتم و بر او به خلافت درود گفتم ، پرسيد تو كيستى ؟ گفتم عبد الكريم بن سليط بن عطيه حنفى ، گفت اطلاع تو نسبت به خراسان و مردم آن چگونه است ؟ گفتم كاملا اطلاع دارم و باو گفتم امير خراسان جعفر بن حنظله بهرانى مرا همراه نامه پيش يوسف بن عمر فرستاده است و گزارش پيشامدهاى خراسان را براى او نوشته است .
گفت مىخواهم حكومت خراسان را به يكى از سرداران مقيم در آن سرزمين بسپارم تو عقيده ات بر كداميك از ايشان است و به نظر تو چه كسى شايسته تر براى آن است ؟
عبد الكريم مىگويد من طرفدار يمانىها بودم و بهمين سبب گفتم اى

427 - نساء : شهرى بزرگ و پرنعمت در شصت و هفت فرسنگى شمال سرخس ، ر . ك ، ترجمه تقويم البلدان ص 521 چاپ بنياد فرهنگ . ( م )