responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الأخبار الطوال ( فارسي ) نویسنده : الدِّينَوري، أبو حنيفة    جلد : 1  صفحه : 289


تصميم به كشتن من دارى بگذار به يكى از خويشاوندانم كه اين جا هستند وصيت كنم ، ابن زياد گفت به هر چه مىخواهى وصيت كن ، مسلم بن عمر بن سعد بن ابى وقاص نگريست و گفت با من به گوشه يى بيا تا وصيت كنم كه در اين قوم كسى از تو نزديكتر و سزاوارتر به من نيست ، عمر بن سعد با مسلم به گوشه يى رفت و مسلم باو گفت آيا وصيت مرا مىپذيرى ؟ گفت آرى ، مسلم گفت من در اين شهر هزار درهم وام دارم آن را پرداخت كن و چون كشته شدم پيكر مرا از ابن زياد بگير كه آنرا پاره پاره و مثله نكند و قاصدى از سوى خود نزد حسين ( ع ) بفرست و چگونگى سرانجام مرا باطلاع ايشان برسان كه اين گروه كه تصور مىكردند شيعيان اويند چگونه به من مكر كردند و پس از آنكه هيجده هزار تن از ايشان با من بيعت كردند پيمانشكنى كردند و براى امام حسين ( ع ) پيام بفرست كه به مكه برگردد و همانجا بماند و فريب مردم كوفه را نخورد .
مسلم پيش از آن براى امام حسين ( ع ) نامه نوشته بود كه بدون درنگ به كوفه آيد . عمر بن سعد گفت تمام اين كارها را براى تو انجام مىدهم و ضامن اجراى آن خواهم بود .
عمر بن سعد پيش ابن زياد برگشت و تمام وصيت مسلم را براى او فاش كرد ، ابن زياد گفت چه بد كردى كه وصيت او را افشاء كردى و گفته‌اند كسى جز امين به تو خيانت نمىكند و چه بسا كه خائن راز ترا فاش نسازد .
ابن زياد دستور داد مسلم را بالاى بام كاخ بردند نخست او را به مردم كه بر در كاخ جمع شده بودند نشان دادند و سپس همانجا گردنش را زدند كه سرش در ميدان افتاد و پس از آن پيكرش را از بام پايين افكندند ، احمر بن بكير گردن مسلم ( ع ) را زد . عبد الرحمن بن زبير اسدى در اين باره چنين گفته است :
« اگر نمىدانى مرگ چيست به هانى و پسر عقيل در بازار بنگر . به دلاورى كه شمشير بينى او را درهم شكسته است و به دلاورى ديگر كه از بلندى در حالى كه كشته شده به خاك افتاده است ، پيشامد روزگار آن دو را فروگرفت و افسانه زبان رهگذران شدند ، جنازه يى مىبينى كه مرگ رنگ آنرا دگرگون ساخته است و خونى كه در هر سوى روان است » . [ 301 ]


301 - شرح حال شاعر كه نام او عبد الله است نه عبد الرحمن و شيخ مفيد در ارشاد آنرا درست ضبط فرموده است در كتابهاى تذكره كه در دسترس اين بنده بود نيامده است در المؤتلف و المختلف آمدى ص 244 دو بيت از او آمده است ، زركلى در الاعلام مرگ او را به سال 75 هجرت دانسته است ( م ) .

نام کتاب : الأخبار الطوال ( فارسي ) نویسنده : الدِّينَوري، أبو حنيفة    جلد : 1  صفحه : 289
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست