ابو موسى اشعرى را هم از بصره عزل كرد و عبد الله بن عامر بن كريز پسر دايى خود را كه نوجوانى بود به حكومت آنجا گماشت ، عمرو بن عاص را سالار جنگ مصر قرار داد و عبد الله بن ابى سرح را بر خراج مصر گماشت او هم برادر رضاعى عثمان بود ، سپس عمرو بن عاص را از سالارى جنگ عزل كرد و هر دو شغل را به عبد الله بن ابى سرح سپرد .
فتوحات روزگار عثمان :
سپس جنگ شاپور و گشودن آن شهر در منطقه فارس صورت گرفت و فرمانده آن عثمان بن ابى العاص بود و در سال بيست و نهم فتح افريقيه به فرماندهى عبد الله بن ابى سرح بود و سپس جزيره قبرس به فرماندهى معاوية بن ابى سفيان گشوده شد .
در اين هنگام مردم استخر از اطاعت دست كشيدند و سرپيچى كردند و يزدگرد شاه با گروهى از ايرانيان آنجا آمد .
عثمان بن ابى العاص و عبد الله بن عاص به جنگ ايشان رفتند و پيروزى از مسلمانان بود يزدگرد به خراسان گريخت و به مرو آمد و از فرماندار خود در آن شهر كه نامش ماهويه بود مطالبه مال كرد ، ماهويه داماد خاقان پادشاه ترك بود و چون يزدگرد بر او فشار آورد او به خاقان پيام داد و خاقان با لشكرهاى خود از رود آمويه عبور كرد و صحرا را پيمود و خود را به مرو رساند و ماهويه دروازه شهر را براى او گشود و يزدجرد تنها و با پاى پياده گريخت و پس از دو فرسنگ پياده روى در آخر شب به آسيابى رسيد كه چراغى در آن روشن بود ، داخل آسيا شد و به آسيابان گفت امشب مرا پيش خود پناه بده ، او به يزدگرد گفت چهار درهم بده كه بايد به صاحب آسيا بپردازم ، يزدگرد شمشير و كمربند خود را باز كرد و گفت اين از تو باشد ، آسيابان روپوش خود را براى او گسترد و يزدگرد از شدت خستگى خوابيد و چون خوابش سنگين شد آسيابان برخاست و او را با ميله آسيا كشت و جامه هايش را بيرون آورد و جسدش را در رودخانه افكند .
صبح مردم يك ديگر را فراخواندند و از هر سو به خاقان حمله ور شدند بطورى كه خاقان گريزان از مرو بيرون رفت و راه صحرا را پيش گرفت ، مردم به