ثابت ضد متغير است. پس هر چيزى كه حقيقت آن تحت تأثير تغييرات زمان،
واقع نشود و متغير نگردد، ثابت است. مثلا مىگويند: حقايق ثابت، يعنى حقايق ابدى
اى كه تغيير نمىكند.
و نيز اصطلاح ثابت، به موجود و به چيزى كه به تشكيك مشككى زايل نشود،
اطلاق مىگردد. قول ثابت يعنى قول صحيح، و مرد ثابت يعنى مرد دورانديش. مثلا
مىگويند:
ثابت القلب و ثابت القدم. شىء ثابت يعنى چيزى كه در جاى خود مستقر
باشد. در قرآن كريم آمده است: همچون درختى پاك كه ريشه آن پايدار و شاخه آن در
آسمان است. (كشجرة طيبة اصلها ثابت و فرعها فى السماء) ثوابت يعنى ستارههاى
بىحركت.
ثالث المرفوع
فارسى/ اصل ثالث مطرود
فرانسه/Tiers exclu
انگليسى/Excluded middle
اصل ثالث مطرود از اصول و مبادى اوليه عقلى است.
گويند اگر يكى از دو قضيه متناقض صادق باشد، دومى كاذب است و بر عكس
و فرض سومى بين آنها نيست. شرط تناقض در قضايا اين است كه موضوع و محمول آنها يكى
باشد و فرقشان فقط در سلب و ايجاب باشد. اگر يكى از دو قضيه (با چنين شرايطى) صادق
باشد ديگرى كاذب است و و حالت ديگرى بين آنها قابل تصور نيست اصل ثالث مطرود در
قياسات استثنائى كه مركب از شرطيات منفصله است، قابل اعمال است. يعنى وقتى عين يكى
از اجزاء قياس (مقدم يا تالى) را استثناء كنى نقيض جزء يكى، نتيجه قياس خواهد بود.
مثل: عدد يا زوج است يا فرد.
لكن عدد زوج است.
پس عدد فرد نيست.
و اگر نقيض يكى از آنها را استثناء كنى، عين جزء دوم نتيجه خواهد
بود. مثل: عدد يا زوج است يا فرد.
لكن عدد فرد نيست.
پس عدد زوج است.
حد وسطى نمىتواند بين اين دو قضيه باشد (رجوع كنيد به وسط)