اسلامى و چه در مغرب آن بهترين ادوار طبّ اسلامى است با توجّه باين كه قسمت مشرق بر مغرب رجحان داشته و خوشبختانه عدّه زيادى از مؤلّفين بزرگ و نمونه‌هاى اين تمدّن پزشكان ايرانى بوده‌اند، در اينجا است كه با كمال جرأت و بدون آنكه طرفدارى شده باشد بايد بگوئيم كه:

استحقاق گفتن طبّ عرب كمتر مورد دارد بلكه اگر غلوّ ننموده باشيم بايد گفت طبّ ايرانى اسلامى كه ستارگان بزرگ اين آسمان دانش و جولان‌كنندگان اين ميدان وسيع پزشكان ايرانى بوده‌اند و از اين نظر تفوّق و برترى كه مؤلّفين و اطبّاء ايرانى بر سايرين داشته‌اند بايد حقّا نام طبّ ايرانى اسلامى بجاى طبّ عرب گفته شود.

قسمت سوم- اختصاصات طب ايرانى اسلامى‌

براى بيان اين مطلب اگر خواسته باشيم حقّش را اداء نمائيم وقت بسيار لازم است تا بتوان از عهده اين امر بيرون آمد ولى ما بطور اختصار آن را از نظر خوانندگان گرامى ميگذرانيم تا زحمات پزشكان ايرانى معلوم گردد:

الف- اطبّاء اسلامى شاگردان بقراط و جالينوس ميباشند كه با كمال دقّت كتب طبّى آنها را فراگرفته و بخوبى از عهده شاگردى برآمده و بهترين و بزرگترين شاگردان مكتب آنها ميباشند كه با كمال احترام و تواضع و فروتنى و صفاتى كه بايد در يك شاگرد وفادار باشد درباره استادان خود قائل هستند و اين مطلب در كتب جميع پزشكان ايرانى هويداست و ما من باب مثال قسمتى از بيان رازى پزشك نامى ايران را