نام کتاب : ترجمه قانون در طب نویسنده : ابن سينا جلد : 1 صفحه : 537
نيروهاى خدمت پذير خود دو دسته (سرشاخه) مىباشند: يك دسته براى
ادامه حيات شخص در غذا تصرف مىنمايند. اين دسته به دو گونة قوه غاذى (غذا رسان) و
قوه نامى (رشددهنده) تقسيم مىگردد؛ دسته ديگر براى ادامه حيات نوع در غذا تصرف
مىكند، اين دسته هم به دو گونه تقسيم مىگردد: قوه مولّد (ايجاد كننده) و قوه
مصوّر (شكل دهنده).
(توضيح هر يك از اين نيروها)
نيروى غاذى، نيرويى است كه غذاى رسيده به بدن را براى جايگزينى آنچه
(از بافت سلولى) كه از بدن تحليل رفته، شبيه بافت عضوى مىگرداند.
نيروى نامى، نيروى است كه توسط غذايى كه به بدن وارد مىشود، ابعاد
جسم را به اندازه متناسب طبيعى افزايش مىدهد تا به نهايت رشد نايل آيد، (لذا در
واقع) نيروى غاذى، خدمت رسان نيروى نامى مىباشد. و اين نيرو، گاه غذايى كه وارد
بدن مىگرداند برابر آن مقدارى است كه از بدن تحليل مىرود و گاه كمتر از آن
مىباشد و گاه بيشتر، و رشد تحقق نمىيابد، مگر در صورتى كه آنچه وارد بدن
مىگردد، بيشتر از اندازه تحليل و مصرف بدن باشد، البته هر افزايشى را در بدن
نمىتوان رشد ناميد، پس فربه شدنِ بعد از لاغرى در سنين ركود از اين قبيل مىباشد،
ولى اين رشد محسوب نمىشود، زيرا رشد، افزايش در همه ابعاد بدن به اندازه متناسب
طبيعى تا نهايت آن مىباشد، سپس آنچه پس از آن رخ مىدهد هرگز رشد قلمداد نمىشود،
گرچه بدن فربه گردد، چنان كه پيش از سن ركود نيز توقف رشد طبيعى (ذبول- پژمردگى)
محتمل نمىباشد، گرچه بدن، دچار لاغرى (هزال) گردد
[1] و وقوع اين حالت براى بدن- يعنى توقف زودرس رشد طبيعى- بسيار دورتر
از رشد ديرپا براى بدن و بيرونتر از حد ضرورت مىباشد.
[2]
[1] در اينجا واژه «ذبول و پژمردگى» (توقف رشد طبيعى- توقف زودرس
رشد) در برابر رشد طبيعى مىباشد و پس از سن ركود، وضعيتى طبيعى براى بدن شمرده
مىشود و واژه «هزال» (لاغرى) برابر سِمَن (فربهگى) مىباشد كه وضعيتى غير طبيعى
براى بدن مىباشد.
[2] زيرا ادامه فعل قوه نامى پس از سن وقوف چندان محال به نظر
نمىآيد كه ذبول قبل از سن وقوف خارج از ضرورت به نظر مىآيد. زيرا لازم مىآيد
بدن در حال تزايد (با تغذيه) رو به نقصان باشد و اين محال مىباشد.
نام کتاب : ترجمه قانون در طب نویسنده : ابن سينا جلد : 1 صفحه : 537