نام کتاب : ترجمه قانون در طب نویسنده : ابن سينا جلد : 1 صفحه : 529
3. رشته سوم به سوى انگشت انگشترى و كوچك، امتداد مىيابد، همه اين
رشتههاى وريدى (براى تغذيه) در انگشتان دست توزيع مىگردند.
فصل پنجم: تشريح وريد اجوف پايين رو
سخن را در تشريح بخش بالارو از وريد اجوف به پايان رسانديم و آن
كوچكترين دو بخش بود، اكنون به تشريح وريد اجوف پايين رو مىپردازيم.
اولين چيزى كه از وريد پايين رو با خروج از كبد و پيش از تكيه دادن
بر پشت منشعب مىگردد، رشتههاى مويرگى [1] مىباشد كه به سوى لايههاى پوششى
[2] كليه راست مىرود و در آن و اجسام نزديك به آن پراكنده مىگردد و
باعث تغذيه آنها مىشود، سپس رگ بزرگى از آن به سوى كليه چپ جدا مىشود و آن نيز [3] به رگهاى موئين منشعب مىگردد و در
لايه پوششى كليه چپ و در اجسام نزديك به آن براى تغذيه پراكنده مىگردد، سپس دو رگ
بزرگ به نام طالعان [4]
از آن منشعب مىشود كه براى تصفيه مائيت خون به سوى دو كليه گسيل مىگردد، زيرا
كليه توسط آن دو رگ غذاى خود را، كه مائيت خون است، به دست مىآورد.
رگى از طالع چپ، به سوى بيضه چپ مردان و (تخمدان) زنان منشعب
مىگردد، به همان گونه كه در شريانها آن را بيان كرديم و در اين انشعاب و پس از
اين كه دو رگ به سوى بيضهها گسيل مىگردد. چيزى فرو گذار نمىشود. رگى كه به بيضه
چپ مىرود، پيوسته رشتهاى را از طالع چپ مىگيرد و گاه در برخى افراد منشأ هر دو
از آن [5] باشد، و رگى كه به بيضه راست مىرود
گاه به ندرت اتفاق مىافتد كه رشتهاى را از طالع راست اخذ نمايد، ليكن در بيشتر
اوقات با آن رشته آميختگى ندارد.
[1] وجود رشتههاى مويى به دليل آن است كه بر سطح كليه پوشش چربى
وجود دارد و چربى از خون رقيق آبكى به وجود مىآيد و خون رقيق آبكى از رگهاى مويى
عبور مىكند.
[2] مقصود از «لفائف كليه» در عبارت قانون لايههاى چربى پوشاننده
كليه مىباشد. چنانچه در اسنل مىگويد: در خارج از كپسول فيبروز، پوششى از چربى به
نام چربى اطراف كليوى (چربى پرى رنال (Prerenal fat( وجود دارد. (ضروريات آناتومى اسنل، ص 358)
[3] با رسيدن به كليه چپ به رشتههاى مويى تقسيم مىگردد.
[4] چنانچه قبلا اشاره شد به آن «بربخ» به معناى دهليز اطلاق
مىشود.
[5] يعنى منشأ هر دو، طالع چپ باشد و منشأ ديگرى نداشته باشد.
نام کتاب : ترجمه قانون در طب نویسنده : ابن سينا جلد : 1 صفحه : 529