responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قانون در طب نویسنده : ابن سينا    جلد : 1  صفحه : 518

اين رشته‌ها به مانند ريشه‌هاى درخت‌ [1] روييده به طرف عمق رويشگاه خود پيش مى‌رود.

انتهاى واقع در گودى سطح كبد هم زمان با جدا شدن از كبد به هشت شاخه تقسيم مى‌گردد، كه شامل دو شاخه كوچك و شش شاخه بزرگ‌تر مى‌باشد.

يكى از دو شاخه كوچك براى مكيدن غذا به خود روده موسوم به دوازدهه‌ [2] پيوند مى‌خورد، و از آن رشته‌هايى منشعب مى‌شود كه (براى تغذيه) در جرم موسوم به انقراس‌ [3] پراكنده مى‌گردد.

شاخه دوم در بخش‌هاى تحتانى معده و نزد بواب‌ [4]، كه دهانه پايينى معده است، براى به دست آوردن غذا پراكنده مى‌گردد.

يكى از شش شاخه باقى مانده براى غذارسانى به سوى سطح رويين معده فرستاده مى‌شود زيرا سطح داخلى معده با غذاى اوليه واقع در آن تماس مى‌يابد و به وسيله همين تماس تغذيه مى‌شود. [5]


[1] آملى مى‌گويد: مقصود از ريشه‌هاى درخت كه در تمثيل رشته‌هاى اين بخش‌ها بيان شده، رگ‌ها مى‌باشد؛ زيرا آنچه در عمق رويشگاه مى‌رود رگ است و بخش‌هاى پنج گانه به منزله درختان مى‌باشد.

قرشى چون رشته‌ها را نفس بخش‌هاى پنج گانه مى‌داند لذا مى‌گويد اين بخش‌ها به منزله ريشه‌هاى درخت مى‌باشد كه از جرم كبد غذا را مى‌رساند. (شرح آملى، ص 324)

[2] روده دوازدهه (Duodenum( لوله‌اى است به شكل‌C با طول تقريبى 25 سانتى متر كه مانند حلقه‌اى سر پانكراس را در برمى‌گيرد. (ضروريات آناتومى اسنل، ص 336) حكيم جيلانى به نقل از جالينوس مى‌گويد: ابروفلن اين روده را دوازدهه ناميد؛ زيرا طول آن به اندازه دوازده انگشت صاحب آن مى‌باشد، جيلانى در ادامه مى‌گويد: اين نكته بين طبيبان به غلط مشهور مى‌باشد و ناشى از بدى ترجمه است، و مشاهده و قياس آن را نادرست مى‌انگارد و به نظر محيط اين روده (نه طول آن) به اندازه‌اى است كه اين مقدار را بپوشاند. (جامع الشرحين، ص 324)

[3] تعبير «المسمّى بانقراس» موسوم به انقراس، با گمان به اصلى بودن باء به پانكراس (Pancreas( برگردانده شده است.

حكيم جيلانى مى‌گويد: انقراس (لوز المعده) گوشت نرمى است كه وضعيت عروق واقع بين كبد و دوازدهه را حفظ مى‌كند. جالينوس مى‌گويد: انقراس (مربض) گوشت نرمى از جنس غده مى‌باشد كه در اين موضع زير رگ‌هاى ضربان‌دار و بى‌ضربان گسترده شده است .... (جامع الشرحين، ص 324) لوزالمعده عضوى نرم است كه بر روى جدار خلفى شكم در پشت معده و خلف صفاق قرار دارد ... (ضروريات آناتومى اسنل، ص 351)

[4] بوّاب (پيلورPyloric )( دهانه خروجى معده و متصل به دوازدهه مى‌باشد.

[5] از اين رو ديگر نياز به آمدن وريد به آن نمى‌باشد و با كيلوس واقع در معده كه نزديك به خون گرديدن است تغذيه مى‌نمايد.

نام کتاب : ترجمه قانون در طب نویسنده : ابن سينا    جلد : 1  صفحه : 518
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست