نام کتاب : ترجمه قانون در طب نویسنده : ابن سينا جلد : 1 صفحه : 444
وتر اين دو ماهيچه (فك) [1] از وسط آن دو و نه از انتهاى آن مىرويد تا از استحكام بيشترى بر
خوردار باشد. [2]
(ماهيچههاى بازكننده دهان)
رشتههاى [3]
ماهيچه بازكننده دهان و پايين آورنده فك از زوايد سوزنى (نيزهاى) پشت گوش نشأت مىگيرند،
پس (از به هم پيوستن اين رشتهها و پر شدن آن توسط گوشت) ماهيچه واحدى را تشكيل
مىدهد، سپس به صورت وترى محض مىگردد تا استحكام زيادى به دست آورد، سپس دو باره
رشته رشته شده و از گوشت آكنده گشته و تبديل به ماهيچه مىگردد؛ لذا آن را ماهيچه
مكرر مىنامند (دليل وتر گرديدن آن) تا به سبب طول امتداد در معرض آسيب قرار
نگيرد، سپس به محل خم شدن فك به سوى چانه تماس پيدا مىنمايد، پس هرگاه كه دچار
انقباض گردد استخوان فك را به سوى عقب مىكشد بناچار فك به پايين مىآيد (و دهان
باز مىگردد.) و از آنجا كه سنگينى طبيعى به يارى آن مىآيد، دو ماهيچه كفايت
مىنمايد و به ماهيچه ديگرى نياز نمىباشد.
(ماهيچههاى جونده)
دو ماهيچه براى جويدن غذا، از هر طرف يك ماهيچه به شكل مثلّث
مىباشد، هرگاه سر يك زاويه از زواياى آن مثلث در گونه ترسيم گردد دو ساق آن
امتداد مىيابد، يكى به سمت فك پايين سرازير مىگردد و ديگرى به سمت استخوان زوج
(گيجگاهى) بالا
[1] شارح حكيم گيلانى مىگويد: مقصود وتر دو ماهيچه اصلى مىباشد
نه دو ماهيچه يارى رسان، چنانكه برخى توهم نمودهاند و در مقابل شارح آملى معتقد
است، مقصود وتر دو ماهيچه يارى رسان مىباشد كه مانند دو ماهيچه اصلى وترشان از
وسط ماهيچه نشأت مىگيرد و شارح آملى در ادامه مىگويد: شيخ الرئيس به وجود چهار
ماهيچه براى بستن دهان تصريح ندارد، زيرا اين دو ماهيچه يارى رسان هنگام انبساط در
فك به دو ماهيچه اصلى جوش خورده و وتر آنها نيز از وسط ماهيچه مىآيد لذا علماى
تشريح در وجود آن دو اختلاف نمودهاند برخى وجود آن دو را نفى كرده و گروهى آن دو
ماهيچه را به منزله دو جزء براى دو ماهيچه اصلى تلقى مىنمايند.
[2] زيرا وسط دو ماهيچه فك از انتهاى آن كلفتتر مىباشد لذا بر
خلاف ديگر وترها كه از انتهاى ماهيچهها مىرويند، وتر فك از وسط دو ماهيچه خود
رويش مىنمايد.