نام کتاب : ترجمه قانون در طب نویسنده : ابن سينا جلد : 1 صفحه : 437
با حركت اين ماهيچه، دو ابرو به سوى بالا مىرود و با سستى آن، چشم
در بسته شدن يارى مىگردد. [1]
فصل چهارم: تشريح ماهيچههاى كره چشم
ماهيچههاى حركت دهنده كره چشم شش عدد مىباشد: چهار عدد از آنها در
نواحى چهارگانه فوقانى و تحتانى و دو گوشه كنج چشم (متصل به بينى) قرار دارند، هر
يك از آن ماهيچهها چشم را به سمت خود مىگرداند، دو ماهيچه ديگر مايل به كجى
مىباشد و چشم را به دور خود مىچرخاند.
پشت كره چشم ماهيچهاى قرار دارد كه عصب تو خالى [2]- در باره آن در تشريح اعصاب چشم سخن
گفته خواهد شد ج را تقويت مىنمايد، بدين صورت كه به عصب و آنچه (از پردهها) با
عصب است چسبيده و آنها را بالا نگه مىدارد [3] تا از شلى كه باعث بيرون زدگى آن است، جلوگيرى نمايد؛ و علاوه بر آن
هنگام تيز نگريستن، عصب را از (تشوش و تشتت) نگه مىدارد. اين ماهيچه به دليل وجود
پردههاى رباطى شعبه شعبه مىباشد، لذا بيننده را (در تعداد) دچار ترديد
مىگرداند، از اين رو نزد دستهاى از دانشمندان تشريح، يك ماهيچه شمرده مىشود و
نزد دسته ديگر دو ماهيچه و نزد دسته سوم سه ماهيچه، ولى به هر فرض كه تصور شود، سر
ماهيچه (در رويشگاه خود) يكى مىباشد.
فصل پنجم: تشريح ماهيچههاى پلك
پلك تحتانى نيازمند حركت نيست، چرا كه مقصود با حركت پلك فوقانى به
تنهايى تأمين مىگردد، و به وسيله آن بستن و خيره شدن براى چشم تمام مىگردد و
خواسته خداى متعال به كم بودن ابزار تا حد ممكن كه نابسامانى به وجود نيايد، معطوف
است.
[1] اشاره به دو فايده ديگر اين ماهيچه مىباشد، حركت دادن ابرو،
در نتيجه ابرو براى حركت به ماهيچه جداگانهاى نياز ندارد و با استرخاى خود چشم را
در بسته شدن كمك مىنمايد.
[2] عصب نورى اولين عصب از اعصاب دماغى كه از مغز منشأ مىگيرد.
[3] از نسخه تهران و جيلانى «فَتُقِلُّه» استفاده شد كه به معناى
بالا نگه داشتن است.
نام کتاب : ترجمه قانون در طب نویسنده : ابن سينا جلد : 1 صفحه : 437