2. جابجا شدن با قامت راست و در حال بلند شدن و در حال نشستن و اين
توسط ران و ساق تأمين مىگردد.
پس هرگاه گام آسيب بيند استوارى و ايستادن دشوار گردد نه جابه جا شدن
مگر به اندازهاى كه جابه جا شدن به وجود استوارى براى يكى از پاها نيازمند باشد و
هرگاه ماهيچه [2] ران و ساق پا آسيب بيند، ايستادن آسان
مىباشد، ولى جابه جايى دشوار مىگردد.
فصل بيست و هفتم: تشريح استخوان ران
ابتداى استخوانهاى پا از استخوان ران شروع مىگردد و آن بزرگترين
استخوان بدن مىباشد، زيرا حمل كننده اعضاى فوقانى بدن و جابه جاكنندة اعضاى
تحتانى آن مىباشد. انتهاى فوقانى استخوان ران گوى شكل است تا در فرورفتگى سرين به
خوبى جفت گردد. استخوان ران از خارج بدن (و جلوى بدن) برآمده و از داخل و پشت بدن
گود و قوسى (مقصّع) مىباشد، بنا بر اين اگر استخوان ران راست و برابر فرورفتگى
سرين قرار داده مىشد، گونهاى كج روى [3] به وجود مىآمد مانند كسانى كه مادرزادى چنين مىباشند، و علاوه بر
اين اشكال، جاى خوب و مناسبى براى نگه دارى ماهيچههاى بزرگ و عصب و رگها تعبيه
نمىگرديد، در نتيجه از مجموع آنها (استخوان و ماهيچه و ...) چيز راستى به وجود
نمىآمد و لذا شكل نشستن نيز به خوبى به دست نمىآمد (مانند افراد چاق كه به
[1] مقصود از پا در اين فصل مجموع ران، ساق و گام مىباشد.
[2] قيد «ماهيچه» در عبارت آورده شد زيرا اگر استخوان ران و ساق
دچار شكستگى گردد استوارى و ايستادن نيز مختل مىشود.
[3] حكيم آملى در معناى كج روى (فَحَج) مىگويد: سر گامها در راه
رفتن به هم نزديك و پاشنهها از هم دور باشد ليكن حكيم جيلانى آن را فاصله بين دو
زانو حدود هشت انگشت در راه رفتن تفسير نموده است، كه همان پاى قوسى و پرانتزى
مقصود مىباشد (گزيده از جامع الشرحين ص 242).
نام کتاب : ترجمه قانون در طب نویسنده : ابن سينا جلد : 1 صفحه : 427