نام کتاب : ترجمه قانون در طب نویسنده : ابن سينا جلد : 1 صفحه : 418
پايين (يعنى حفره تحتانى) به سمت عقب كشيده شده است، [1] گودى داخلى فوقانى هموار و صيقلى
مىباشد و پردهاى بر آن قرار ندارد و گودى خارجى بزرگتر است، و آن سمت از گودى
خارجى كه بعد از گودى داخلى قرار دارد از بافت زبرى برخوردار مىباشد و شكل گودى
آن دايرهاى نبوده، بلكه چون ديوارهاى راست ايستاده تا اين كه هرگاه زايده
استخوان ساعد به جانب وحشى (خارج) حركت نمود با برخورد به ديواره، بايستد- و به
زودى نياز بدان را بيان مىكنيم- بقراط اين دو گودى را دو پاشنه ناميده است. [2]
فصل نوزدهم: تشريح ساعد
استخوان ساعد از دو استخوان به نام زند كه در طول به هم چسبيدهاند،
تشكيل شده است. استخوان بالايى كه برابر انگشت شست قرار دارد، باريكتر مىباشد و
آن
«زند رويين» ناميده مىشود و استخوان پايينى كه برابر انگشت كوچك
قرار دارد ستبرتر است، زيرا حمل كننده زند رويين مىباشد، و آن را «زند زيرين»
مىنامند.
نقش زند رويين در حركت ساعد به پيچيدن و اتساع است و نقش زند زيرين
در حركت ساعد به باز و بسته شدن، وسط هر يك از اين دو استخوان باريك مىباشد، زيرا
ضخامت عضلات پيرامونى، آنها را از تراكم استخوانى سنگين كننده بىنياز ساخته است و
انتهاى اين دو استخوان به دليل نياز به كثرت رويش رباطها از آن دو ناحيه حجيم
مىباشد زيرا بسيار است كه هنگام حركتهاى مفصلى ساييدگى و برخوردهاى شديد بر اين
دو ناحيه وارد مىگردد و افزون بر آن از وجود عضلات و گوشت نيز بىبهرهاند.
[1] دليل اين كه از گودى داخلى (به اصطلاح انسى) تعبير به بالا و
از گودى خارجى (به اصطلاح وحشى) تعبير به پايين نمود اين است كه گودى داخلى (يعنى
باطن آرنج) در بيشتر وضعيت قرار گرفتن دست، به سمت بالا و گودى خارجى به سمت پايين
قرار مىگيرد.
[2] در نسخه بولاق دو چشم دارد و در نسخه تهران و شرح آملى دو
عتبه (پاشنه) تشبيه به دو پاشنه درب به دليل حركت استخوان ساعد به جلو و عقب در آن
مىباشد، و سيد اسماعيل جرجانى نيز چنين مىگويد: و بقراط اين دو مَغاك (گودى) را
عتبه خواند و عتبه به زبان پارسى آستانه در باشد.
نام کتاب : ترجمه قانون در طب نویسنده : ابن سينا جلد : 1 صفحه : 418