نام کتاب : ترجمه قانون در طب نویسنده : ابن سينا جلد : 1 صفحه : 416
بدان كتف همراه با ترقوه (توسط رباطها) پيوند مىخورد و اين زايده از
دررفتگى
بازو به سمت بالا جلوگيرى مىنمايد و زايده ديگر [1] نيز از داخل و به سمت پايين، سر بازو
را از دررفتگى جلوگيرى مىنمايد، سپس استخوان كتف (بعد از اين دو زايده) همانطور
كه دارد به سمت داخل فرو مىرود پيوسته پهن مىگردد تا پوشش نگهدارندهاش،
بيشتر گردد.
بر سطح خلفى استخوان كتف، زايدهاى مثلّث گونه قرار دارد كه قاعده آن
به سمت
بيرون و زاويه آن به سمت داخل مىباشد تا سطح پشت، از هموارى خارج
نگردد، زيرا اگر قاعده آن به سمت داخل قرار مىگرفت، سطح پوست برآمده مىشد و در
برخوردها دچار درد مىگرديد، اين زايده به مانند خار مهرهها، براى حفاظت از پشت
آفريده شده و به آن عَير شانه [2] مىگويند.
انتهاى پهناى كتف (از جانب داخلى به سمت گردن) به غضروف ته گردى متصل
مىگردد و علت پيوند استخوان كتف به اين غضروف همان است كه در ديگر غضروفها بيان
گرديد.
فصل هجدهم: تشريح بازو
استخوان بازو براى دور ماندن از هرگونه آسيب گرد آفريده شده و سر
فوقانى آن برآمده است تا در گودى كتف توسط مفصل سست بسيار غير محكم فرو رود و به
دليل همين سستى، مفصل استخوان بازو بسيار دچار دررفتگى مىگردد. در سستى اين مفصل
دو فايده منظور مىباشد: يكى به خاطر تأمين يك نياز؛ دوم به خاطر وجود ايمنى.
تأمين نياز ايجاد سلاست در حركت بازو به همه جوانب مىباشد و وجود ايمنى به دليل
آن است كه بازو گرچه بايد توانايى و امكان حركتهاى گوناگون به اطراف را داشته
باشد، ليكن اين حركتها آن گونه زياد و پيوسته نيست تا ترس از پارگى و دررفتگى
رباطهاى بازو
[1] زايده اكروميون (Acromion( اين زايده مفصل بين استخوان كتف با ترقوه
مىباشد.
[2] به هر برآمدگى عير گويند مانند عير قدم، جرجانى گويد: بر پشت
كتف استخوان دراز است سرتاسر كتف چون مثلث ايستاده ... طبيبان آن را به تازى عير
كتف خوانند يعنى خرك كتف و اين از بهر آن گويند كه هرچه بر كتف نهاده شود، بار آن
بر وى باشد.
نام کتاب : ترجمه قانون در طب نویسنده : ابن سينا جلد : 1 صفحه : 416