نام کتاب : ترجمه قانون در طب نویسنده : ابن سينا جلد : 1 صفحه : 415
بالارو به سوى مغز و نيز عصب پايين رو از جانب مغز (به اعضاى بدن) در
آن عبور مىنمايد، سپس استخوان ترقوه تمايل به سمت خارجى پيدا نموده و به سر
شانهها متصل مىگردد و شانه بدان بسته شده و به تمامى آن دو (استخوان ترقوه و
شانه) استخوان بازو پيوند مىخورد.
فصل هفدهم: تشريح استخوان كتف
استخوان شانه براى دو فايده آفريده شده است:
1. استخوان بازو و دست بدان آويخته باشند و استخوان بازو به استخوان
سينه نچسبيده باشد، در نتيجه روانى حركت هر يك از دو دست به سوى ديگرى را دشوار
گرداند و باعث تنگى فضاى موجود گردد، بلكه بازو (به واسطه اتصال به كتف) به دور از
دندهها آفريده شده و توسعه براى جهتهاى حركتى بازو داده شده است؛
2. استخوان كتف حفاظ نگهدارندهاى براى اندام محبوس در قفسه سينه
مىباشد و جايگزين خارها و بالهاى مهرهاى در جايى كه نه مهرهاى است تا در برابر
برخوردها بايستد و نه حواسى كه نسبت به آن آگاهى دهد. استخوان كتف از جانب خارجى
باريك مىباشد [1] و (به سمت داخل) ستبر مىگردد، پس بر
انتهاى خارجى آن، حفرهاى بىعمق [2] به وجود آمده كه سر مدور استخوان بازو در آن فرو رفته است، و براى
آن دو زايده
مىباشد يكى به سمت بالا و پشت، كه زايده أخرم
[3] و نوك كلاغى [4] ناميده مىشود
[2] حفره كم عمق يا بىعمق است تا مفصل روان و متحرك براى حركت
آسان بازو به وجود آيد. به تعبير جرجانى: سر پهن آن سوى حجامت گاهست و سر ديگر آن
جايگاه است كه به تازى منكب گويند ... بر اين سر مغاكى است كه قعر او نيك فرو رفته
نيست ....
زاويه فوقانى خارجى اسكاپولا (كتف) حفره كم عمق و گلابى شكل به نام
حفره گلنوئيد را ايجاد مىكند، كه با سر استخوان هومروس (بازو) در مفصل شانه مفصل
مىشود. (ضروريات آناتومى اسنل، ص 30)
[3] ابن سينا در متن قانون از دو زايده نام مىبرد كه زايده اول
دو نام دارد و زايده ديگر بدون نام مىباشد. به نظر مىرسد نام زايده ديگر كه در
تشريح جديد «اكروميون» ناميده شده همان «أخرم» باشد كه تصحيف جابجايى در نسخ قانون
رخ داده است.
[4] زايده غرابى، كوراكوئيد (Coracoid( اين زايده با سطح تحتانى استخوان ترقوه
توسط رباط متصل مىباشد.
نام کتاب : ترجمه قانون در طب نویسنده : ابن سينا جلد : 1 صفحه : 415