نام کتاب : ترجمه قانون در طب نویسنده : ابن سينا جلد : 1 صفحه : 409
در توضيح آن مىگوييم: مهرههاى كمرى براى نگه دارى آنچه (از مهرهها
و ...) بر آن استوار است به بزرگى بيشتر بدنه و استحكام بيشتر مفصلهاى آن احتياج
دارد و به تعداد گودىها و برآمدگى (تكمهها) مفصلى بيشترى نياز دارد، لذا زوايد
مفصلى مهرههاى كمرى دو چندان گرديده بدين ترتيب مىبايد مهره دوازدهم مجاور آن
نيز بدان شباهت پيدا نمايد، در نتيجه زوايد مفصلى آن نيز دو چندان مىباشد، بنا بر
اين آن مقدار از مواد كه مىبايد در ساخت بالهاى آن هزينه شود در بافت آن زوايد
مصرف گرديد، سپس پهناى مهره دوازده طورى افزايش يافت كه گويا به بال شباهت پيدا
نموده است، پس در آفرينش اين مهره، هر دو فايده
[1] با هم گرد آمده است، انتهاى پرده حاجز (ديافراگم) به مهره دوازدهم
متصل مىگردد.
كوچكى [2]
مهرههاى بالاى مهره دوازدهم آنها را از اين گونه استحكام در افزايش زوايد مفصلى
بىنياز نموده است، بلكه بزرگى زوايد خارى و بالهايى كه از آنها مىرويد، تنه
مهرهاى را از آن (دو چندان بودن زوايد مفصلى) منصرف نموده است.
از آنجا كه مهرههاى سينهاى از مهرههاى گردنى بزرگتر مىباشد،
سوراخهاى مشترك (خروجى اعصاب) كه بين دو مهره سينهاى تقسيم شده، مساوى
نمىباشند، بلكه به صورت پلكانى اندك اندك مىگردد بدين صورت كه در جرم مهره
فوقانى افزوده [3] و از جرم مهره تحتانى كاسته شده [4] تا جايى كه هر سوراخ بطور كامل در يك
مهره سينهاى قرار داده شود و انتهاى آن (اشتراك سوراخ خروجى اعصاب در دو مهره) تا
مهره دهم ادامه دارد، ليكن جرم بقيه مهرههاى پشت (از مهره دهم سينهاى به بعد) و
مهرههاى كمرى اين تحمل را دارند تا بدنه آنها تمام سوراخ را در خود جاى دهند، در
مهرههاى كمرى، سوراخ راست و سوراخ چپ براى خروج عصب وجود دارد.
[1] دو فايده: 1. استحكام دندهها؛ 2. حفاظت از اعضاى بدن.
[2] در نسخه بولاق «عرضها» داشت كه طبق نسخه آملى و جيلانى
(صغرها) ترجمه گرديد.
[3] در نتيجه، قوس سوراخ در آن كوچكتر مىباشد، زيرا آن مهره از
مهره زيرين خود كوچكتر است.
[4] در نتيجه، قوس سوراخ در آن بزرگتر مىباشد، زيرا جرم مهره
بزرگ تحمّل پذيرش بيشتر سوراخ را در خود دارد.
نام کتاب : ترجمه قانون در طب نویسنده : ابن سينا جلد : 1 صفحه : 409