نام کتاب : ترجمه قانون در طب نویسنده : ابن سينا جلد : 1 صفحه : 355
سبب صورى براى توليد سوداء، دُردى ته نشين شده به يكى از دو گونه
(رسوبى و طبيعى يا سوخته و ناطبيعى) مىباشد، بطورى كه سيلان نكند (در طبيعى) يا
گداخته نگردد (در ناطبيعى) [1]؛
سبب غايى براى توليد سوداء، دو جنبه ضرورى و انتفاعى، كه پيش از اين
گفته شد، مىباشد.
5. طولانى شدن بيمارىها و افزايش آنها باعث سوختن اخلاط در بدن
(سوداى سوخته) مىگردد [7]؛
[1] در متن قانون اشاره به سبب صورى دو گونه سوداء، طبيعى و
ناطبيعى مىباشد، عبارت «سيلان نكند» به سوداى طبيعى اشاره دارد يعنى رسوب كند
بطورى كه روان نباشد، البته نه بهطور مطلق كه از تعريف اخلاط خارج گردد؛ زيرا
گفته شد: خلط جسم روان است. پس سوداى طبيعى نسبت به ساير اخلاط سيلان ندارد ولى در
حد خود روان است، و عبارت «گداخته نگردد» اشاره به سوداى ناطبيعى دارد، زيرا سوداى
ناطبيعى، سوخته اخلاط است، ولى تا جايى كه گداخته و نابود نگردد، تا از تعريف و
اطلاق خلط بر آن خارج گردد.
[2] علاوه بر اسباب ياد شده در ايجاد سوداء، عوامل و علل ديگرى
نيز وجود دارد كه به لحاظ اهميت، بيان مىگردد.
[3] حرارت زياد از اعتدال كبد باعث ايجاد سوداى سوخته در بدن
مىگردد.
[4] ضعف طحال در بدن به دو گونه تظاهر مىنمايد: 1. ناتوانى در
جذب سوداء از كبد در نتيجه سوداء در خون افزايش مىيابد و طحال نحيف گرديده و
اشتها زياد مىباشد؛ 2. ناتوانى طحال در دفع و تحليل سوداء از خود كه باعث افزايش
سوداء و امتلاى طحال و كاهش اشتهاء مىگردد.
[5] باعث انجماد اخلاط و غلظت قوام آنها در بدن مىگردد.
[6] هرگونه احتباس و ماندگارى اخلاط در بدن مىتواند باعث افزايش
سوداء گردد؛ مثلًا هنگام انسداد و گرفتگى در يك مجرا بخش لطيف از اخلاط به تدريج
تحليل مىرود و بخش كثيف آن سوداء مىگردد، و يا احتقان خون بواسيرى كه خونى
سوداوى مىباشد و بازگشت آن به كبد، باعث افزايش سوداء در بدن مىگردد.
[7] زيرا لطيف از اخلاط در پى بيمارىهاى طولانى و زياد به تدريج
تحليل مىرود و كثيف آن سوداى سوخته به جا مىماند.
نام کتاب : ترجمه قانون در طب نویسنده : ابن سينا جلد : 1 صفحه : 355